ای دلم مستغرق سودای تو
سرمهٔ چشمم ز خاک پای تو
جان من من عاشقم از دیرگاه
عاشق یاقوت جان افزای تو
مانده کرده عالمی دل دیده را
فتنهٔ آن نرگس رعنای تو
گر چنین زیبا نبودی عارضت
دل نبودی این چنین شیدای تو
صد هزاران جان عاشق هر نفس
باد ایثار رخ زیبای تو
از دل من جوی خون بالا گرفت
تا بدیدم قامت و بالای تو
نیست یک ذره تو را پروای خویش
زان شدم یکباره ناپروای تو
دست گیر آخر مرا از بی دلی
غرقه گشتم در بن دریای تو
با تو میباید به کام دل مرا
تا بگویم قصهٔ سودای تو
قصهٔ عطار چون از سر گذشت
عرضه خواهد داشتن بر رای تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به شدت از عشق و شیفتگی خود به معشوقهاش صحبت میکند. او احساسات عمیقش را نسبت به زیبایی، جذابیت و دلربایی معشوق بیان میکند. عشق او به قدری عمیق است که جان خود را فدای زیباییهای محبوبش میکند. او در بیان احساساتش از تصاویری مانند "دریای تو" و "فتنه آن نرگس رعنای تو" استفاده میکند که نشاندهندهی زیبایی و جذابیت معشوق است. شاعر به شدت غرق در عشق و شیدایی است و در نهایت از محبوب میخواهد که او را از بیدلی نجات دهد و به کام دلش برساند.
هوش مصنوعی: ای دل من غرق خیال توست، و سرمهٔ چشمانم از خاک پای تو تهیه شده است.
هوش مصنوعی: من جانم را در عشق تو فدای کردهام، از زمانهای دور به یاقوتی که جانم را بیشتر میکند، دل بستهام.
هوش مصنوعی: عالمی به شگفتی و حیرت افتاده است، چون نگاه دل را به زیبایی آن نرگس جذاب تو معطوف کردهای.
هوش مصنوعی: اگر چهرهات اینقدر زیبا نبود، دل من اینقدر مجذوب و شیفتهی تو نمیشد.
هوش مصنوعی: صد هزاران جان عاشق در هر نفسی، به خاطر زیبایی تو جان خود را فدای تو میکنند.
هوش مصنوعی: دل من از شدت احساس و عشق برای تو پر از هیجان شده است تا جایی که با دیدن زیبایی و قامت تو، مانند جوی خونی به جوش آمده است.
هوش مصنوعی: در اینجا به وضوح بیان شده است که هیچ توجهی به خودم ندارم، زیرا به خاطر تو و احساساتم نسبت به تو به طور ناگهانی بیتوجه به خودم شدهام.
هوش مصنوعی: کمک کن، زیرا در شدت ناامیدی غرق شدهام و در عمق محبت تو به سر میبرم.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانم داستان عشق تو را بگويم، باید با تو به اشتیاق و رضایت دل برسم.
هوش مصنوعی: داستان عطار وقتی به پایان رسید، به قضاوت و نظر تو ارائه خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاشقم بر لعل شکرخای تو
فتنهام بر قامت رعنای تو
ماه بر راه اوفتاد از روی تو
سرو شرمنده شد از بالای تو
پوست در تن خشک دارم همچو چنگ
[...]
ای قبای حسن بر بالای تو
مایهٔ خوبی رخ زیبای تو
یاد زلفت برد آب روی صبر
آتش غم گشت خاک پای تو
صد هزاران دل به غوغا بردهای
[...]
آنچه با من میکند سودای تو
میکشم چون نیست کس همتای تو
با خیالی آمد از خجلت هلال
پیش بدر عارض زیبای تو
بر گشاید کار هر دو کون را
[...]
من ز رحمت میکشانم پای تو
کز طرب خود نیستم پروای تو
چشم من جای تو بود ای نور چشم
رفتی و ماند از تو خالی جای تو
چشم خود را اگر نمیبینم رواست
چون نبینم بی تو من ماوای تو
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.