ازین دریا که غرق اوست جانم
برون جستم ولیکن در میانم
بسی رفتم درین دریا و گفتم
گشاده شد به دریا دیدگانم
چون نیکو باز جستم سر دریا
سر مویی ز دریا می ندانم
کسی کو روی این دریا بدید است
دهد خوش خوش نشانی هر زمانم
ولیکن آنکه در دریاست غرقه
ندانم تا دهد هرگز نشانم
چو چشمم نیست دریابین، چه مقصود
اگر من غرق این دریا بمانم
چو نابینای مادرزاد، کشتی
درین دریا همه بر خشک رانم
چو در دریا جنب میبایدم مرد
چنین لب خشک و تر دامن از آنم
کسی در آب حیوان تشنه میرد
چه گویند آخر آن کس را من آنم
دریغا کانچه میجستم ندیدم
وزین غم پر دریغا ماند جانم
ندارم یکشبه حاصل ولیکن
به انواع سخن گوهر فشانم
مرا از عالمی علم شکر به
که باشد یک شکر اندر دهانم
دلم کلی ز علم انکار بگرفت
کنون من در پی کار عیانم
اگر کاری عیان من نگردد
چو مرداری شوم در خاکدانم
اگر عطار را فانی بیابم
به بحر دولتش باقی رسانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حسرت و جستجوی معنای عمیق زندگی صحبت میکند. او به دریایی که در آن غرق شده اشاره میکند و از تلاشش برای بیرون آمدن و دیدن حقیقت زندگی میگوید. شاعر به این نتیجه میرسد که اگرچه در تلاش است، اما نمیتواند به هدف خود برسد و همچنان در جستجوی دانشی است که او را از این وضعیت نجات دهد. او احساس میکند که هر چه بیشتر جستجو میکند، بیشتر در ناامیدی غرق میشود. شاعر به این نکته میپردازد که اگر نتواند به حقیقتی عینی دست پیدا کند، زندگیاش بیمعنا خواهد بود. اگرچه غم و اندوهی در دلش دارد، اما همچنان به زیبایی سخن گفتن و ابراز احساسات ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: از این دریا که جانم در آن غرق شده بود، خود را نجات دادم، اما هنوز در درونم غرق هستم.
هوش مصنوعی: من در این دریا بسیار سفر کردم و گفتم که با این سفر، چشمانم به وسعت دریا باز شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که به عمق دریا نگاهی میاندازم، متوجه میشوم که حتی یک تار موی من هم نمیتواند به عظمت دریا باشد و نمیتوانم همهی رازهای آن را درک کنم.
هوش مصنوعی: کسی که بر این دریا نظر کند، همیشه نشانههای خوشی به من میدهد.
هوش مصنوعی: اما کسی که در دریا غرق شده است، نمیدانم تا چه زمانی ممکن است نشانی از او پیدا شود.
هوش مصنوعی: اگر چشمی نباشد که عمق دریا را ببیند، چرا مهم است که من در این دریا غرق شوم؟
هوش مصنوعی: من مانند یک نابینای به دنیا آمده، در این دریا مانند یک کشتی، همه چیز را روی زمین پیش میبرم.
هوش مصنوعی: وقتی که در دریا به حرکت درآیم، دیگر نمیتوانم مانند مردی با دامن خشک و تر باقی بمانم.
هوش مصنوعی: اگر کسی در آب حیات در حال تشنگی بمیرد، چه میتوانند درباره او بگویند؟ من همان فرد هستم.
هوش مصنوعی: شکوه و افسوس از این است که آنچه را به دنبالش بودم، پیدا نکردم و در نتیجه، دلم از این غم پر شده و روح من در اندوه باقی مانده است.
هوش مصنوعی: من یک شبه به موفقیت نرسیدم، اما با شیوههای مختلف سخن میگویم و بهترین حرفها را ارائه میکنم.
هوش مصنوعی: من از دانشی که دارم، از طعم شیرین شکر بیشتر خوشحالم، چرا که یک تکه شکر در دهانم ارزش بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: دل من بسیار از علم و دانش غافل شده است و اکنون به دنبال حقیقت و واقعیتهایی هستم که مشخص و واضح هستند.
هوش مصنوعی: اگر کارهایم علنی نشود، مانند مردهای در گور میمانم.
هوش مصنوعی: اگر عطار را در حالتی بیابم که در دنیا گم شده، تلاش میکنم او را به دریای عظمت و موفقیت برسانم و از این حالت نجات دهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فدای روی خوبت باد جانم
فدای من سراسر دشمنانم
دلا از دست تنهایی به جانم
ز آه و نالهٔ خود در فغانم
شبان تار از درد جدایی
کند فریاد مغز استخوانم
تو را جویم ز هر نقشی که دانم
تو مقصودی ز هر حرفی که خوانم
ز تو گر یک نظر آید به جانم
نباید این جهان و آن جهانم
مرا آن یک نفس جاوید نه بس
تو دانی دیگر و من می ندانم
اگر گویی سرت خواهم بریدن
[...]
چه نزدیک است جان تو به جانم
که هر چیزی که اندیشی بدانم
از این نزدیکتر دارم نشانی
بیا نزدیک و بنگر در نشانم
به درویشی بیا اندر میانه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.