گرفتم عشق روی تو ز سر باز
همیپرسم ز کوی تو خبر باز
چه گر عشق تو دریایی است آتش
فکندم خویشِتن را در خطر باز
دواسبه راه رندان برگرفتم
به کار خود درافتادم ز خر باز
فتادم در میان دُردنوشان
نهادم زهد و قرایی به در باز
میان جمع رندان خرابات
چو شمعی آمدم رفتم به سر باز
چنان از دردیت بی خویش گشتم
که گفتم نیست از جانم اثر باز
منم جانا و جانی در هوایت
ندارم هیچ جز جانی دگر باز
دلم زنجیر هستی بگسلاند
اگر بر دل کنی ناگاه در باز
همای همتم از غیرت تو
نیارد کرد از هم بال و پر باز
چه میگویم که جانها نیست گردد
اگر گیری ز جانها یک نظر باز
دل عطار از آهی که دانی
رهی دارد به سوی تو سحر باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق عمیق و شورانگیز شاعر به معشوقش است. او از خطرات و دردهایی که در پی عشق به آن معشوق متحمل شده، سخن میگوید و به تأثیرات عمیق عشق بر وجود خود اشاره میکند. شاعر خود را در جمعی از رندان (عاشقان) مییابد و به نوعی دچار گمگشتگی میشود. او میگوید که اگر معشوق یک نگاه به او کند، میتواند زنجیرهای دنیا را از دلش بگسلاند و او را رها کند. این اشعار نشاندهنده اتکا به عشق و جستوجو در مسیر وصال معشوق است.
هوش مصنوعی: عشق تو را با خود دارم و باز هم از حال و احوال کوی تو سؤال میکنم.
هوش مصنوعی: عشق تو چون دریا وسیع و عمیق است، من با وجود خطراتی که دارد، خود را در آتش عشق تو غرق کردم.
هوش مصنوعی: به راه مستان و اهل معرفت رفتم و خود را مشغول کار کردم، اما از اشتباهات گذشتهام یادآوری شدم.
قرایی یعنی قرآنخوانی
هوش مصنوعی: در میان جمعی از عیاشان و خوشگذرانان، مانند شمعی ظاهر شدم، اما به سرعت و بیسر و صدا از آن جمع فاصله گرفتم و رفتم.
هوش مصنوعی: از شدت درد و رنجی که احساس کردهام، به حدی بیخود و بیحالم که گویی هیچ اثری از زندگی در وجودم باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: من تنها تو را دوست دارم و هیچ چیز دیگری جز عشق به تو در دل ندارم.
هوش مصنوعی: اگر تو ناگهان بر دل من نظر کنی، دلم خواهان رهایی از قید و بندهای زندگی میشود.
هوش مصنوعی: پرندگان همواره به پرواز و جستجوی آسمان علاقهمند هستند، اما همای همت من نمیتواند از غیرت و شجاعت تو فاصله بگیرد و از تو دور شود. به نوعی، قدرت و اراده من به خوبی حاکی از تاثیر عمیق تو بر روحیه و تلاشهای من است.
هوش مصنوعی: چه بگویم که جانها از هم دور است، اگر فقط یک نگاه به جانها بیندازید، همه چیز تغییر میکند.
هوش مصنوعی: دل عطار پر از آرزوی رسیدن به توست و با هر آهی که میکشد، راهی به سمت سحری که تو هستی، پیدا میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
برآن زن برم او را، مگر باز
رونده گردد و صاحب بصر باز
نیارد جرم کس را در نظر باز
ببخشد بیشتر را بیشتر باز
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.