اصحاب صدق چون قدم اندر صفا زنند
رو با خدا کنند و جهان را قفا زنند
خط وجود را قلم قهر درکشند
بر روی هر دو کون یکی پشت پا زنند
چون پا زنند دست گشایند از جهان
ترک فنا کنند و بقا را صلا زنند
دنیا و آخرت به یکی ذره نشمرند
ایشان نفس نفس که زنند از خدا زنند
هرگه کهشان به بحر معانی فرو برند
بیم است آن زمان که زمین بر سما زنند
دنیا و آخرت دو سرای است و عاشقان
قفل نفور بر در هر دو سرا زنند
بکر است هر سخن که ز عطار بشنوی
دانند آن کسان که دم از ماجرا زنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف حال و رفتار افراد صادق و عاشق خداوند میپردازد. آنها با حضور در صفا و خلوص، به سوی خداوند رو میآورند و دنیا را پشت سر میگذارند. این افراد وجود خود را با قلم قهر از میان بر میدارند و به بقا و جاودانگی میپردازند. دنیا و آخرت را جز یک ذره نمیشمارند و در هر نفس به یاد خدا هستند. وقتی به عمق معانی میرسند، از ترس آنکه زمین بر آسمان تکیه بزند، احساس نگرانی میکنند. برای عاشقان، دنیا و آخرت دو منزلند و آنها قفل نفرت بر در این دو منزل میزنند. هر سخن جدید و معناداری که از عطار میشنوند، برایشان ارزشمند است و کسانی که از تجربیات عطار سخن میگویند، این را به خوبی درک میکنند.
هوش مصنوعی: دوستان راستین وقتی به صفا و خلوص میرسند، روی خود را به سوی خدا میکنند و به دنیا پشت میکنند.
هوش مصنوعی: وجود انسان مانند خطی است که با قدرت قلمی کشیده میشود و در زندگی، میتوانند بر روی هر دو دنیا (دنیا و آخرت) تأثیر بگذارند و گاهی حتی به راحتی از آن گذشته و آن را زیر پا بگذارند.
هوش مصنوعی: زمانی که افراد به حرکت و تلاش بپردازند، از محدودیتهای دنیای مادی آزاد میشوند و به سمت جاودانگی و permanence میروند.
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت به اندازه یک ذره هم اهمیت ندارند، چون انسانها با هر نفس که میکشند، به خدا نزدیکتر میشوند.
هوش مصنوعی: هر بار که آنها در عمق معانی غرق شوند، نگرانم که زمین بر آسمان بیفتد.
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت هر دو مکانهایی هستند و عاشقان که به دنبال حقیقت و عشق هستند، بر درهای هر کدام از این مکانها قفل نیرنگ و بیاعتمادی میزنند تا به معنای واقعی زندگی و عشق دست یابند.
هوش مصنوعی: هر سخنی که از عطار بشنوی تازه و بکر است و تنها کسانی که درگیر ماجراها هستند، این را درک میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
جمعی که زیر تیغ فنا دست وپا زنند
چون موج پشت دست به آب بقا زنند
دور قدح به مرکز ما می شود تمام
در محفلی که ساغر مرد آزما زنند
هر قطره ایش پرده خواب دگر شود
[...]
سرپا برهنگان که دم از کبریا زنند
مردانه پای بر سر کبر و ریا زنند
مستان که میکشند سبوی بساط عیش
ساغر کشان شیشه غم را صلا زنند
گر بینواست دل زنوا مطربان عشق
[...]
آنانکه دم ز دولت فقر و فنا زنند
بر پادشاهی دو جهان پشت پا زنند
مستان یار کوس انالباقی آشکار
منصور وار بر سر دار فنا زنند
با پای سیر وادی هستی کنند طی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.