گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

شبی دیرند و ظلمت را مهیا

چو نابینا درو دو چشم بینا

عنصرالمعالی

ترا توفیق خواهم در دعا تا

دهی هر کاردان را کاردانی

انوری

ایا صدری که از روی بزرگی

فلک را نیست با قدر تو بالا

خجل از قدر و رایت چرخ و انجم

غمی از دست و طبعت ابر و دریا

کله با همتت بنهاده کیوان

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

دگر باره چه صنعت کرد باما

سپهر سر کش فرتوت رعنا

بیک بازی سوی تحت الثری برد

برونق رفته کاری چون ثریا

چو گفتم کاستقامت یافت کارم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه