گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

فخرت ای جم بجز از جام چه خواهد بودن

ور ندانی که سرانجام چه خواهد بودن

گر در ایام جوانی نکنی عیش مدام

پس تو را حاصل ایام چه خواهد بودن

دیدم آن دانه خال تو و دام خم زلف

غیر دل صید تو در دام چه خواهد بودن

ای خوشا خلوت انس می و معشوق و سماع

عیش در انجمن عام چه خواهد بودن

دید میخواره چو عکس رخ ساقی در جام

گفت مستانه که فرجام چه خواهد بودن

غم ناکامی ایام مخور باده بیار

گر برآید زجهان کام چه خواهد بودن

عاشقان را نبود نام بجز ننگ بگو

ننگ آشفته بجز نام چه خواهد بودن

نبری نام علی زاهد خود بین بنماز

پس بگو آیه اسلام چه خواهد بودن

گر بهنگام غزل مدح نگوئی زامیر

سخن و حرف بهنگام چه خواهد بودن

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
حافظ

خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن؟

تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن

غم دل چند توان خورد؟ که ایام نماند

گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن؟

مرغ کم‌حوصله را گو غم خود خور که بر او

[...]

امیرعلیشیر نوایی

در خرابات مگو کام چه خواهد بودن

در رخ مغبچه و جام چه خواهد بودن

ساقیا جام می آغاز بکن چون کس را

نیست معلوم که انجام چه خواهد بودن

صبحدم جام چو خورشید به دستم ده ازانک

[...]

حزین لاهیجی

زهد ما با می گلفام چه خواهد بودن؟

آبروی خرد خام چه خواهد بودن؟

گر شود نیم نفس فرصت بال افشانی

انتقام قفس و دام چه خواهد بودن؟

ابر دامن کش و گلشن خوش و ساقی ست کریم

[...]

نشاط اصفهانی

چند گویی که سرانجام چو خواهد بودن

جرم یک بنده ی بد نام چه خواهد بودن

حالیا قسمت ما بیخودی و مستی بود

کس چه داند که سرانجام چه خواهد بودن

میرسد پیکی و از کوی کسی میآید

[...]

بلند اقبال

چه بد آغاز وسرانجام چه خواهدبودن

ثمر صبح اثر شام چه خواهد بودن

بودم اول به کجا میروم آخر به کجا

ماحصل از من گمنام چه خواهدبودن

جان به تن نالدم آری به جز از این کاری

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه