گلزار مگوئید که قصری زبهشت است
ساقی نه پری کادمی حور سرشت است
نه باده بساغر بود و محمل مستان
کان چشمه کوثر بود آن باغ بهشت است
جویند ترا شیخ و برهمن چه تفاوت
کاین بر در کعبه بود آن رو به کنشت است
زاهد من و میخانه ملامت نکند سود
در دفتر تقدیر ببین تا چه نوشت است
خشت از سر خم با ادب ای رند تن برگیر
باشد سر جمشید مپندار که خشت است
خالیست مجاور بخم زلف سیاهت
این دانه ندانم که بر آن دام که هشتست
با این همه حسن و لطافت که چمن راست
بی یار گلندام یکی خانه زشت است
آشفته و مهر علی از حاصل اعمال
در مزرعه دک بجز این تخم نکشت است
خوش حالت آن رند قلندر که بیادست
اسباب بهشتی همه یکسوی بهشتست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
می هست و درم هست و بت لاله رخان هست
غم نیست و گر هست نصیب دل اعداست
زو دوسترم هیچ کسی نیست و گرهست
آنم که همی گویم پازند قرانست
هر کو به جز از تو به جهانداری بنشست
بیدادگرست ای ملک و بیخرد و مست
دادار جهان ملک جهان وقف تو کردست
بر وقف خدا هیچکسی را نبود دست
طاهر ثقت الملک سپهر است و جهانست
نه راست نگفتم که نه اینست و نه آنست
نی نی نه سپهر است که خورشید سپهر است
نی نی نه جهانست که اقبال جهانست
آن چرخ محلست که با حلم زمینست
[...]
ایام نشاط است که عید است و بهار است
گیتی همه پربوی گل و رنگ و نگار است
در هر وطنی خرمی از موکب عیدست
در هر چمنی تازگی از باد بهارست
تا باد بهاری به سوی باغ گذر کرد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.