گنجور

 
عارف قزوینی

نالهٔ مرغِ اسیر این همه بهرِ وطن است

مَسلَکِ مرغِ گرفتارِ قفس همچو من است

همّت از بادِ سحر می‌طلبم گر ببرد

خبر از من به رفیقی که به طَرفِ چمن است

فکری ای هم‌وطنان در رَهِ آزادیِ خویش

بنمایید که هرکس نکند، مثلِ من است

خانه‌ای کو شود از دستِ اَجانِب آباد

ز اشک ویران کُنَش آن خانه که بِیت‌ُالحَزَن است

جامه‌ای کو نشود غَرقه به خون بهرِ وطن

بِدَر آن جامه که ننگِ تن و کم از کفن است

جامهٔ زن به تن اولی‌تر اگر آید غیر

ز آنکه بیچاره در این مملکت امروز زن است

آن کسی را که در این مُلک سلیمان کردیم

ملت امروز یقین کرد که او اَهرِمَن است

همه اشراف به‌وصلت‌ خوش همچون خسرو

رنج‌بر در غمِ هجران تو چون کوهکن است

عارف از حزبِ دموکرات خلاصی چون مور

مَطَلَب ز آنکه خلاصیِ تو اندر لگن است

 
 
 
مجیرالدین بیلقانی

باد صبح است که مشاطه جعد چمن است

یا دم عیسی پیوند نسیم سمن است

نکهت نافه مشگ است نه نافه است نه مشگ

اثر آه جگر سوخته ای همچو من است

نفس سرد گرم رو از بهر چراست؟

[...]

سید حسن غزنوی

یارب این بوی خوش سنبل و گل با سمن است

یا نسیمی ز سر چار سوی یاسمن است

یا بخور کله تافته شمشاد است

با بخار رخ افروخته نسترن است

مگر این موسم خندیدن باغ ارم است

[...]

مولانا

دوش آمد بَرِ من آنکه شب افروز منست

آمدن باری اگر در دو جهان آمدنست

آنکه سرسبزی خاک‌ست و گهربخش فلک

چاشنی بخش وطن‌هاست اگر بی‌وطنست

در کف عقل نهد شمع که بِستان و بیا

[...]

ابن یمین

یا رب این نکهت جانپرور مشک ختن است

یا دم غالیه زلف دلارام من است

نفس روح فزا میدمد از طرف چمن

یا صبا لخلخه جنبان گل و یاسمن است

این چه باد است که برخاست بفراشی باغ

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
سلمان ساوجی

تا ز مشک ختنت، دایره بر نسترن است

سبزهٔ خط تو آرایش برگ سمن است

از دل مشک و سمن گرد برآورد، زرشک

گرد مشک تو که برگرد گل و نسترن است

زره جعد تو را حلقه مشکین گره است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه