چهار چیزست آیین مردم هنری
که مردم هنری زین چهار نیست بری
یکی سخاوت طبعی چو دستگاه بود
به نیکنامی آن را ببخشی و بخوری
دو دیگر آنکه دل دوستان نیازاری
که دوست آینه باشد چو اندرو نگری
سه دیگر آنکه زبان را به گاه گفتن زشت
نگاه داری تا وقت عذر غم نخوری
چهارم آنکه کسی کو به جای تو بد کرد
چو عذر خواهد نام گناه او نبری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به چهار ویژگی مهم در رفتار مردم هنری اشاره دارد:
1. **سخاوت**: باید بخشی از ثروت و نیکنامی خود را با دیگران تقسیم کنند.
2. **عدم آزار دوستان**: باید نسبت به دوستان خود مهربان باشند و آنها را ناراحت نکنند، زیرا دوستان آینهی یکدیگرند.
3. **کنترل زبان**: باید در گفتار خود مراقب باشند و از گفتن کلمات زشت پرهیز کنند تا دچار مشکلات نشوند.
4. **عذرخواهی**: اگر شخصی به جای ما بدی کرد، نباید نام او را فاش کنیم و به عذرخواهی او احترام بگذاریم.
این آداب نشاندهندهی رفتار نیکو و هنرمندانه است.
هوش مصنوعی: چهار چیز وجود دارد که نشانههای فرهنگ و هنر مردم است و کسانی که هنرمند هستند، نمیتوانند از این چهار چیز جدا شوند.
هوش مصنوعی: شخصی که طبیعت سخاوتمند دارد، مانند یک ابزار عالی است؛ باید آن را به خوبی استفاده کرده و از نیکنامیاش بهره ببریم.
هوش مصنوعی: دوستی که دلش بیسبب آزرده نمیشود، مانند آینه است که وقتی به آن نگاه میکنی، تصویر روشنی از خودت را میبینی.
هوش مصنوعی: به زبان خود در زمان سخن گفتن از کلمات زشت و ناپسند دوری کن تا بعدها نیاز به توضیح و عذرخواهی نداشته باشی.
هوش مصنوعی: چهارمین نکته این است که اگر کسی به جای تو بدی کرد، وقتی عذرش را خواست، نباید نام گناه او را ببری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایا شکسته سر زلف ترک کاشغری
شکنج تو علم پرنیان شوشتری
بزیر دامنت اندر بنفشه بینم و تو
بنفشه را سپری یا بنفشه را سپری
چنان مسیر اگر پیش او سپر شده ای
[...]
ایا همیشه به نوروز سوی هر شجری
تو ناپدید و پدید از تو بر شجر اثری
توی که جز تو نپنداشت با بصارت خویش
عفیفه مریم مر پور خویش را پدری
به تو نداد کسی مال و متهم تو بوی
[...]
پریرخی که ز شرمش نهان شدست پری
پری مثال نهان گشت و شد ز مهر بری
عیان بدیده گر او را نبینی آن نه عجب
که گر پریست چنین آمدست رسم پری
گر آبگینه پری را ببیندی بدرست
[...]
بخد و قد تو ای شهره ترک کاشغری
خجل شدند گل سرخ سرو غاتفری
ستاره بارم هر شب ز دیده تا بسحر
چو یادم آید از آن سی ستاره سحری
بدخل شوشتر ارزد سه بوسه از لب تو
[...]
اگر به داد بود نام شاه دادگری
وگر به تاج بود فخر شاه تاجوری
چو روز بزم بود آفتابِ با قدحی
چو روز رزم شود آسمان با کمری
فلک نیی و به قدر بلند چون فلکی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.