زهی ز عدل تو خلق خدای آسوده
ز خسروان چون تویی در زمانه نابوده
جهان به تیغ درآورده جمله زیر نگین
پس از تکبر دامن بدو نیالوده
ز شیر بیشهٔ سلجوقیان به یک جولان
شکاریی که به صد سال کرده بربوده
هزار بار ز بهر طلایهٔ حزمت
بسیط خاک جهان بادوار پیموده
چو دیده نیستیی بیسال بخشیده
چو دیده عاجزیی بیملال بخشوده
زبان نداده به جود و عطا رسانیده
وعید کرده به جرم و جزا نفرموده
ز حفظ عدل تو مهتاب در ولایت تو
طراز توزی و تار قصب نفرسوده
به دست فتح و ظفر بر سپهر دولت خصم
سپاهت از گل قهر آفتاب اندوده
دو گشته خانهٔ خورشید کی به روز مصاف
چو شیر رایت تو سر بر آسمان سوده
هنوز مطرب رزمت نبرده زخمه به گوش
که گوش ملک تو تکبیر فتح بشنوده
به روز حرب کسی جز کمان ز لشکر تو
ز هیچ روی به خصم تو پشت ننموده
ز بیم تیغ تو جز بخت دشمن تو کسی
در آن دیار شبی تا به روز نغنوده
اثر ز دود خلافت به روزنی نرسید
که عکس تیغ تو آتش نزد در آن دوده
ز خصم تونرود خون چو کشته گشت که خون
ز رگ چگونه رود کز دو دیده پالوده
از آن زمان که ظفر پرچم تو شانه زده است
ز زنگ جور کدام آینه است نزدوده
قضاست امر تو گویی که از شرایط او
نه کاسته است فلک هرگز و نه افزوده
ز سعی غنچهٔ پیکان تست گلبن فتح
شکفته دایم و افتاده توده بر توده
شمایل تو به عینه نتایج خردست
که همگنانش پسندیدهاند و بستوده
ز تست نصرت دین وز خدای نصرت تو
دراز باد سخنتان که نیست بیهوده
تو میروی و زمین و زمان همی گویند
زهی ز عدل تو خلق خدای آسوده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عدالت و توانمندیهای والای یک رهبری بزرگ و دادگر سخن میگوید. شاعر به ستایش عدالت او میپردازد و بیان میکند که این عدالت باعث آرامش خلق خدا شده است. او همچنین ویژگیهای رهبری و پیروزیهای او در میدان جنگ را توصیف میکند و به دوری او از تکبر و بخشندگیاش اشاره میکند. با توجه به مهارتهای رزمندگی و موفقیتهایش در نبرد، شاعر تأکید میکند که دشمنان از ترس قدرت او آرامش ندارند. به طور کلی، این شعر به تجلی عدالت و پیروزی در خدمت به مردم و دین میپردازد.
هوش مصنوعی: ای کاش به خاطر عدالت تو، مخلوقات خدا از آرامش برخوردار باشند. زیرا در زمانهای که کسی چون تو وجود ندارد، همه چیز به هم میریزد.
هوش مصنوعی: دنیا به گونهای است که همه چیز در چنگال قدرت و خشم قرار دارد، و کسانی که متکبرانه رفتار میکنند، نباید انتظار داشته باشند که زندگی به نیکی با آنها رفتار کند.
هوش مصنوعی: از دلاوری و قدرت شیران سلجوقی، تنها یک شکاری که برآمده از یک حرکت جستجو، به اندازهی صد سال تلاش موفق به شکار میشود.
هوش مصنوعی: به اندازه هزار بار برای خدمت به تو، خاک این جهان را با دست خود گشتهام و پیمودهام.
هوش مصنوعی: زمانی که تو را نمیبینم، سالها را از دست دادهام و وقتی که تو را نمیشناسم، به بیحوصلگی عادت کردهام.
هوش مصنوعی: زبان نتوانسته است به خوبی از سخاوت و بخشش صحبت کند، اما در عوض وعدههایی را درباره مجازات و پاداش بیان کرده است بدون اینکه چیزی از آن بگوید.
هوش مصنوعی: با رعایت انصاف تو، ماه شبتاب در سرزمین تو نشانگر زیبایی و روشنی است و تاریکیها نمیتوانند تو را تحت تأثیر قرار دهند.
هوش مصنوعی: پیروزی و موفقیت تو بر دشمنان، با نیرویی قرار دارد که مانند گل، به خشم آفتاب نشسته است.
هوش مصنوعی: خانهٔ خورشید دو بار گشته و خورشید از آسمان سر بر افراشته است، زمانی که تو چون شیر به میدان میروی.
هوش مصنوعی: هنوز ساز و صدای نوازنده به گوشت نرسیده است که گوش ملک تو صدای تکبیر فتح را شنیده است.
هوش مصنوعی: در روز نبرد، هیچ تسلیحاتی جز کمان لشکر تو، در برابر دشمن، نشان از ترس و عقبنشینی نکرده است.
هوش مصنوعی: از ترس شمشیر تو، جز بخت دشمن، هیچکس در آن سرزمین تا صبح خواب راحتی ندارد.
هوش مصنوعی: دود خلافت نتوانست از روزنهای عبور کند به گونهای که بازتاب شمشیر تو در آن دوده آتش نگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی دشمن تیرانداز ما را به قتل میرساند، خون او چگونه از رگهایش خارج میشود، در حالی که دو چشمش پر از اشک است.
هوش مصنوعی: از زمانی که پرچم پیروزی تو به اهتزاز درآمده، دیگر کدام آینهای میتواند زنگار نافرمانی و ظلم را از خود بزُداید؟
هوش مصنوعی: سرنوشت تو به گونهایست که نه چیز از شرایط آن کاسته شده و نه افزوده. آسمان هیچ تغییری در آن ایجاد نکرده است.
هوش مصنوعی: از تلاش و کوشش تو، شکوفههای گلی به ثمر نشسته و پیوسته بر روی هم انباشتگی به وجود آوردهاند.
هوش مصنوعی: شکل و شمایل تو دقیقاً نمایانگر نتایجی است که دیگران آن را پسندیده و تحسین کردهاند.
هوش مصنوعی: از تو در پشتیبانی دین و از خدا در کمک به تو آرزو میکنم که سخنان شما همواره پربار و بیهوده نباشد.
هوش مصنوعی: تو در حال رفتن هستی و در همین حال، همهی دنیا و زمان به ستایش عدل و انصاف تو میپردازند و مخلوقات خدا در آرامشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایا بگام هوس راه عمر پیموده
هنوز سیر نگشتی ز کار بیهوده
روا بود که توعمری بسربری که درآن
نه تو زخودنه کسی ازتوگرددآسوده؟
میاز دست بخوان جهان که عقل براو
[...]
زهی بپای تفکر بسیط عالم غیب
هزار بار بهر یک نفس بپیموده
سپهر قدر تو بگذشته از مدارج قدس
زمین جاه تو فرق سپهر فرسوده
بهیچ دور زمان چشم و گوش جان و خرد
[...]
خوشا دلی که ز غیر خداست آسوده
ضمیر خویش ز وسواس دیو پالوده
خوش آنکه جان گرامی بحق فدا کرده
تنش به بندگی مخلصانه فرسوده
ز حق چه بهره برد آنکه روش با غیرست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.