گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

نظاره بین که عاشق بیچاره میکند

جان داده همچو صورت و نظاره میکند

گر من جگر کباب شدم این نه از من است

آن چشم مست بین که جگر پاره میکند

حیران آن لبم که مرا کشت و زنده کرد

کی عشوه چاره من بیچاره میکند

کوی تو جنت است ولی مدعی به مکر

شیطان صفت ز جنتم آواره میکند

آمد زقتل دمبدم آن غنچه لب به تنگ

تمهید قتل خلق بیکباره میکند

اهلی اگر جمال تو را گوید آفتاب

تشبیه آفتاب به سیاره میکند