گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

تا تورا آرزوی همنفسی با من شد

هر کجا همنفسی بود بمن دشمن شد

در علاج دل بیمار که چونشمع بسوخت

سعی بسیار نمودیم و دوا کشتن شد

بسکه اندیشه خالت ز دل من سر زد

آخر این تخم بلا در دل من خرمن شد

خلق را دوش گمان شد که مرا خانه بسوخت

بسکه دود از جگر سوخته بر روزن شد

نیکبختان همه در گلشن مقصود شدند

اهلی سوخته دل بود که در گلخن شد