نالهٔ من جان غمپرورد میداند که چیست
زخم دل سخت است صاحب درد میداند که چیست
مست ناز است آن بت سنگیندل فارغ ز عشق
کافرم گر آه گرم و سرد میداند که چیست
گرچه لیلی همچو مجنون چاشنی از عشق یافت
عاشقی لیلی چه داند مرد میداند که چیست
موجب وصل طبیب ماست روی زرد ما
خسته دل قدر روی زرد میداند که چیست
قدر اهلی را که میداند که گرد راه اوست
او که گرد انگیخت هم در گرد میداند که چیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قدر اهل درد صاحب درد میداند که چیست
مرد صاحب درد، درد مرد، میداند که چیست
هر زمان در مجمعی گردی چه دانی حال ما
حال تنها گرد، تنها گرد، میداند که چیست
رنج آنهایی که تخم آرزویی کشتهاند
[...]
جان عاشق قدر داغ و درد میداند که چیست
سکه کامل عیاران مرد میداند که چیست
پایکوبان رفت ازین صحرای وحشت گردباد
قدر تنهایی بیابانگرد میداند که چیست
چهره زرّین گشاید آب رحم از دیدهها
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.