شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی داشتی
کاشکی جان همچو دل پیشش وجودی داشتی
راستی را گر کسی میبود سرو بوستان
پیش سرو قامتت سر در سجودی داشتی
سوختیم از شوق و هیچ از حال ما آگه نیی
آتش پنهان ما ایکاش دودی داشتی
یوسف جان پیش ما بودی نه با بیگانگان
گر خریداری درین بازار سودی داشتی
ای خوش آن کز ناوک مژگان او گشتی هلاک
گر اجل در کار اهلی دیر و زودی داشتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر اشاره دارد به اهمیت محبت و عدم آزار دیگران. شاعر در روز قیامت تأکید میکند که هیچ کس یار دیگری نخواهد بود و بهتر است انسان در راه محبت راستگو و درستکار باشد. اگر محبت واقعی داشته باشیم، نیاز به سایه دیگران نخواهیم داشت و همه موجودات، چه خار و چه گل، در برابر باد خزان یکسان خواهند شد. همچنین در پایان، شاعر میگوید که انسان واقعی کسی است که بار دیگران را بر دوش بگذارد و به کمک آنها بشتابد.
هوش مصنوعی: در شب، دل سگت آرزو کرد که از عاشق چه حالتی داشتی، کاش که روحی مانند دل خودت در پیش او داشتی.
هوش مصنوعی: اگر در باغ کسی سرو بلندی وجود میداشت، در مقابل قامت تو باید با تمام وجود خود به سجده میافتاد.
هوش مصنوعی: ما در اشتیاق عشق سوختیم و هیچ کس از حال ما خبر ندارد، ای کاش که این آتش پنهان ما دودی داشت تا دیگران از درد ما آگاه شوند.
هوش مصنوعی: یوسف عزیز، تو پیش ما بودی و نه در کنار دیگران. اگر در این بازار خریدار واقعی بودی، سودی میبردی.
هوش مصنوعی: ای خوشا به حال کسی که به خاطر تیر مژگان آن معشوق، هلاک شده است، اگر سرنوشت و زمان، به او اجازه میداد که دیرتر یا زودتر از زندگی میرفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.