گر بوسه دهی زان لب خندان که دهم جان
بوسم دهن تنگ تو چندان که دهم جان
ارزان بود از بوسه خرم از تو به جان لیک
هرگز ندهی بوسهام ارزان که دهم جان
خضر ره من شو که درین ظلمت دوری
نزدیک شد ای چشمهٔ حیوان که دهم جان
هرچند به عیسینفسی جان دهیام باز
بازآ نفسی پیشتر از آن که دهم جان
بر باد دهم جان به هوای تو چو اهلی
گر باد رساند ز تو فرمان که دهم جان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و جذابیت محبوب خود میپردازد و او را مانند ماه و نور چشم عاشقان میداند. محبوب، تسکینی برای دلهای رنجکشیده است و دیدن او باعث میشود که عاشقان هیچگاه سیر نشوند. شاعر از لطافت و دلنشینی حضور محبوب یاد میکند و اینکه دیدن او دلی پر از عشق و امید به بهشت را در انسان زنده میکند. او همچنین به جاودانگی عشق اشاره میکند و میگوید که تا زمانی که خاطره محبوب در دلهاست، عشق زنده و پایدار است.
هوش مصنوعی: اگر از آن لب خندان بوسهای به من بدهی، جانم را فدای بوسیدن دهان تنگ تو میکنم، حتی به اندازهای که جانم را فدای آن کنم.
هوش مصنوعی: بوسه تو برایم بسیار ارزشمند است و هرگز حاضر نیستم به راحتی آن را به جانم بفروشم.
هوش مصنوعی: ای تو ای چشمهٔ حیات، در این برهوت تاریک به من نزدیک شو و به من راهنمایی کن تا بتوانم جانم را بیابم.
هوش مصنوعی: اگرچه جانم را به عیسی ببخشم، اما پیش از آنکه جانم را بدهم، دوباره به سویت بازمیگردم.
هوش مصنوعی: من جانم را فدای عشق تو میکنم، حتی اگر در باد بیفتد. اگر باد پیامی از تو برایم بیاورد، آمادهام که جانم را تقدیم کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.