هوش مصنوعی: در این شعر، گویا شاعر به یادآوری سالها نغمهسرایی و شادمانی میپردازد که مانند بهار گلهای زیبا را در دامن خود ریخته است. همچنین اشاره به زمانهایی دارد که باید اشکها را نثار کرد و غمها را در دامان خود پذیرفت.
هوش مصنوعی: سالها از زیبایی و شادیها بهرهمند بودی و مانند بهار، گل و رنگ و بوی خوش را در آغوش خود داشتی؛ اما اکنون نیز زمان آن رسیده است که برای مدتی از غم و اندوه بگویی و اشکهای خود را به زمین بریزی.
تردید در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۴۳ نوشته:
ساقیا گو تا به کی اشک فراوان ریختن در فراقت خون دیده باید آسان ریختن جان عاشق چون سپندی شد بروی آتشت آتشت باید خرید و در دل و جان ریختن در پناه جان پناهی چون تو می باید نشست جام نوشید و به مستی باده در آن ریختن بس خوش الحانی و دل را با نوایت جان دهی با نوایت می توان چشم از هزاران ریختن جان اگر قابل نباشد در غم هجران تو در نهان باید که خون از هجر و هجران ریختن خم بشد تردید و بس چشمش ز عهدت شد به راه خوش نباشد این سبوی عهد و پیمان ریختن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گویا شاعر به یادآوری سالها نغمهسرایی و شادمانی میپردازد که مانند بهار گلهای زیبا را در دامن خود ریخته است. همچنین اشاره به زمانهایی دارد که باید اشکها را نثار کرد و غمها را در دامان خود پذیرفت.
هوش مصنوعی: سالها از زیبایی و شادیها بهرهمند بودی و مانند بهار، گل و رنگ و بوی خوش را در آغوش خود داشتی؛ اما اکنون نیز زمان آن رسیده است که برای مدتی از غم و اندوه بگویی و اشکهای خود را به زمین بریزی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.