بخشم از من گذر کردی و رفتی
چه وه بود اینکه سر کردی و رفتی
ز فکر رفتنت آشفته بودم
مرا آشفته تر کردی و رفتی
خبر کردی مرا از رفتن خویش
ز خویشم بی خبر کردی و رفتی
نکرد آن با پدر یوسف ز رفتن
که با من ای پسر کردی و رفتی
چه بد دیدی ز وضع من که با من
چنین قطع نظر کردی و رفتی
نه تنها عزم رفتن کرد جانها
تو چون عزم سفر کردی و رفتی
رفیق و ترک تو کردن محالست
تو ترک او اگر کردی و رفتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.