یار شد شهرگرد و هر جایی
جاکن ای دل به کنج تنهایی
رخش آلوده نظرها شد
نظر خود به وی چه آلایی
چون ز معشوقیش نیاسودی
به که از عاشقی برآسایی
گرچه بینایی بصرها شد
طلعت او به حسن و زیبایی
همنشین دیدنش به هر سفله
داد بیزاریم ز بینایی
شهره گشته ست گل به خود رویی
واو ز گل شهره تر به خودرایی
پیری و لاف عشق جامی چند
به کزین گفت و گوی بازآیی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به تنهایی و غم دل میپردازد و به توصیف زیبایی معشوق و تاثیر آن بر عشق و احساساتش میپردازد. او میگوید که حتی با وجود زیبایی معشوق و جاذبهاش، دلش به آرامش نمیرسد و از عشق خسته شده است. بینایی به زیبایی او به نوعی دلسردی تبدیل شده و در نهایت، از لافهای پیران در عشق سخن میگوید و به یادآوری گفتوگوهایی میپردازد که او را به گذشتهاش باز میگرداند.
هوش مصنوعی: دوست به کسی تبدیل شده که در هر جا حضور دارد و هر گوشهای را پر کرده است. ای دل، اکنون به گوشهنشینی و تنهایی خودت فکر کن.
هوش مصنوعی: چهرهاش بر اثر نگاههای دیگران آلوده و ناپاک شده است، اما خود من چگونه میتوانم به او نگاه کنم که چقدر زیباست.
هوش مصنوعی: وقتی از عشق محبوب خود خسته نشدی، بهتر است که از عشق ورزیدن دست نکشی.
هوش مصنوعی: اگرچه چشمها به زیبایی و جذبهاش خیره شدهاند، اما بینایی واقعی به وسیلهٔ او و زیباییاش صورت گرفته است.
هوش مصنوعی: ما از دیدن کسی که در کنار انسانهای پست نشسته بیزاریم و از بینایی خود شکایت داریم.
هوش مصنوعی: گل به خاطر زیباییاش معروف شده و خود او هم از این زیبایی، به شهرت بیشتری دست یافته است.
هوش مصنوعی: در دوران پیری، دیگر نمیتوان به جملات و ادعای عشق کهنهای اتکا کرد. زمانی که به بازگشت از چنین گفتگوهایی فکر میکنیم، مشخص است که این ادعاها دیگر هیچ ارزشی ندارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این دو شغل برید و عرض به تو
یافته خرمی و زیبایی
روی این را همه بیفروزی
صدر آن را همه بیارایی
چون پدید آمدی تو بر هر کس
[...]
چند پویی به گرد عالم چند؟
چند کوبی طریق پویایی؟
تا کی از بهر قوت و شهوت نفس
همچو کاسانه مینیاسایی؟
چون بدان شهر جان فرود آیی
زین همه دردسر بیاسایی
خسروا، از کمال دانایی
روی دولت همی بیارایی
گاه مال زمین همی بخشی
گاه فرق فلک همی سایی
حرب جویان نهان شوند از بیم
[...]
این همه چابکیّ و زیبایی
این چنین از کجا همیآیی
چون مه چارده به نیکویی
چون بت آزری به زیبایی
مه نخوانم تو را معاذالله
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.