میرم بدان تغافل و پروا نکردنش
وان خشم و ناز و چشم ببالا نکردنش
فریاد از آن نشستن و برخاستن بناز
و آن سرکشی و بند قبا وا نکردنش
پیداست از کرشمه عاشق گداز او
میل نگاه کردن و عمدا نکردنش
ای من سگ رمیدگی نو غزال تو
کز زیرکی است پیش کسی جا نکردنش
اهلی مگو که کشت مرا تیغ مدعی
مارا بکشت درد تماشا نکردنش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.