پیش تو ایطبیب جان بسکه ز خویش میروم
حال نگفته از درت بادل ریش میروم
از همه کس چو ذره ام پیش تو آفتاب پس
گر بمنت نظر بود از همه پیش میروم
پیش زبان مدعی چون مگسم چه غم بود
من که بباد نوش تو بر سر نیش میروم
پیش تو آفتاب اگر ذره صفت ز جا روم
مهر تو میکشد مرا من نه بخویش میروم
عشق بتان شد از ازل کیش من ایخدا پرست
عیب چه میکنی مرا کز پی کیش میروم
منکه چو طفل اشک خود زاده کوی دوستم
اهلی از آن درم مکن منع که بیش میروم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.