ای گسسته قلاده پروین
زهره از بهر عقد بازوی تو
به نعیم وجود پر کرده
هفت کشور شکم به پهلوی تو
نیست در نه خزانه افلاک
کسوتی کان رسد به زانوی تو
دی مگر اندکی تغیر داشت
رای صافی و روی نیکوی تو
خسرو اختران ندا می کرد
کای من و شش وشاق هندوی تو
کو عروسان خلد تا بینند
گره زلف خود در ابروی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر به زیبایی و جاذبههای ظاهری و باطنی محبوب خود اشاره میکند. او به تشبیه زیباییهای معشوق میپردازد که نه تنها در وجودش بلکه در رفتار و ویژگیهایش نیز نمایان است. شاعر از عناصری چون "قلاده پروین" و "کشورهای نعیم" برای توصیف محبوبش استفاده میکند، و بیان میکند که هیچ چیزی در عالم به زیبایی او نمیرسد. همچنین، اشارهای به حالت رویاگونه و جذابیت او دارد که دیگران را مجذوب خود میکند. در نهایت، سخن از عروسهای بهشت میآید که با دیدن محبوب شعر، حسرت زیباییاش را میخورند.
هوش مصنوعی: ای که پروین و زهره (دو ستاره درخشان) از هم جدا شدهاند، این فاصله و جدایی برای به دست آوردن تو بوده است.
هوش مصنوعی: وجود تو همچون نعمت و تماشایی است که دل و جان را پر کرده و هفت سرزمین را در شکم خود جای داده است.
هوش مصنوعی: در گنجینههای آسمانی، هیچ لباسی وجود ندارد که به پای تو برسد.
هوش مصنوعی: روزگاری که تو اندکی تغییر کرده بودی، نظر صادق و چهره زیبا و دلنشین تو هم تحت تأثیر قرار گرفته بود.
هوش مصنوعی: خسرو که ستارگان را ندا میداد، میگفت: ای من و صورت زیبا و خوشگلت از هند.
هوش مصنوعی: کجا هستند عروسان بهشتی تا ببینند که چگونه پیچ و تاب موهایشان در ابروی تو جلوه میکند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.