هرچه فرّ و جاه قدرست ای همایون بارگاه
در حریم حضرتت جمع آمد از اقبال شاه
در ازل چو نقش نیرنگ تو می زد نقش بند
دولت اندر آستانت کرد خود را جایگاه
بر فضای ساحت قدر تو گردون راست رشک
در پناه کبریای توست گردون را پناه
شیر شادروانت از ثور و حمل گیرد شکار
آهوی ایوانت از خلد برین جوید گیاه
هرکه اندر سایه خورشید ایوانت گریخت
ایمنست از خود فزون تر دارد از گردون گناه
صبح و شام از خادمان خاص درگاه تواند
از پی کاری ست آری این سپید و آن سیاه
گرچه گردون صد هزاران دیده دارد باک نیست
از سر عزت نیارد کرد در رویت نگاه
هر که خاک درگهت را تاج سر سازد به طوع
زیبدش کز روی نخوت بر فلک ساید کلاه
پیشگاهت گر دنان را داده تمکین وجود
تا کنند از خاک درگاه تو تزیین جباه
گر ملوک هفت کشور بر درت حاضر شوند
از مثال بارگاهت حشمت اند و زند و جاه
و ر به رجعت با جهان آیند افریدون و جم
پرده دارت ندهد ایشان را درون پرده راه
بر وضوح دعوی من آسمانت چاکرست
گر گواه عدل خواهی عدل شاه آنک گواه
این که می بوسند خاک درگهت را انس و جان
از جلال توست گویی یا ز قدر پادشاه
خسرو خورشید فر کیخسرو گیتی ستان
شاه کیوان قدر گردون منصب انجم سپاه
انک گر اسبش ز راه کهکشان آخور کند
خوشه گندم شود در آخور خورشید کاه
صدمه پاسش کزان سوی جهان صد میل رفت
در دو چشم آفرینش کرد کحل انتباه
شاد باش ای شاه حیدر رتبت بوبکر نام
دیرمان ای خسرو دریا دل کان دستگاه
گرچه در دولت رسیدی تو به جایی کز شرف
درگهت را عرصه آفاق زیبد پیشگاه
باش کاین رتبت به نسبت با جلال قدر تو
اول عهد از خروج یوسف است از قعر چاه
تا جهان بر پای باشد در جهان بر پای باش
باده نوش و جام گیر و جان فزای و خصم کاه
شاد بنشین اندرین فرخنده اقبال آشیان
نام جوی و کام یاب و عیش ساز و جام خواه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و عظمت یک پادشاه میپردازد که در آن، نویسنده از حضور شوکت و قدرت او در جهان و درگاهش سخن میگوید. شاعر به زیبایی توصیف میکند که چطور قدرت و جلال پادشاه، باعث جلب توجه و احترام دیگران میشود و حتی ستارگان آسمان نیز به او رشک میبرند. در شعر، اشاره میشود که همه مخلوقات در سایه سایهساری او احساس امنیت میکنند و هرکه خود را به درگاه او نزدیک کند، مورد احترام و محبت قرار میگیرد. نویسنده همچنین به جایگاه پادشاه در تاریخ، مقایسههایی با شخصیتهای بزرگ تاریخی مانند کیخسرو و افریدون میکند و در نهایت میخواهد به پادشاه یادآوری کند که این مقام و رتبت بینظیر، مستحق اوست و باید همچنان در شادی و خوشی زندگی کند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دنیای مادّی اهمیت و ارزش دارد، به خاطر مقام والای تو در این بارگاه جمع شده و به برکت خوشبختی شاه، در دامان تو قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: در ابتدا که تو نیرنگ خود را به نمایش گذاشتی، دولت به عنوان بخشی از این نمایش به درگاه تو آمد و جایگاهی برای خود ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: در فضای بزرگ و باعظمت تو، آسمان به وجد آمده و به تو حسادت میورزد، چرا که پناهگاه و پشتیبانی آسمان، عظمت و بزرگی توست.
هوش مصنوعی: شیر خوشحال درندهای که به تو وابسته است، شکار میکند و آهوی زیبایت از بهشت گیاه میطلبد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در سایهسار ایوان تو پناه بگیرد، از خودش بیشتر از گناهان آسمان در امان خواهد بود.
هوش مصنوعی: صبح و شام، خادمان ویژهای در درگاه تو هستند که به خاطر وظایفشان در حال فعالیتاند؛ یکی از آنها با لباس سفید و دیگری با لباس سیاه به سراغ تو میآید.
هوش مصنوعی: اگرچه آسمان هزاران چشم دارد و به همه چیز نظارت میکند، اما از جایگاه بلندت نگران نباش، زیرا او نمیتواند به چهرهات نگاه کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که خاک درگاه تو را مانند تاج سر خود بداند و با عشق و خواست به خدمت تو درآید، سزاوار است. زیرا کسی که به خاطر خودسری و تکبر، سرش را به سمت آسمان بلند کند، هیچگاه به مقام والای تو نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: اگر درگاه تو به افراد پست و حقیر اجازه داده است که وجود خود را به رخ بکشند، پس آنها هم از خاک درگاه تو برای زیبایی و زینت استفاده میکنند.
هوش مصنوعی: اگر پادشاهان هفت کشور هم به درگاه تو بیایند، باز هم عظمت و شکوه بارگاه تو برتر و بیشتر از مقام و قدرت آنها خواهد بود.
هوش مصنوعی: افریدون و جم دوباره به جهان بازخواهند گشت، اما پردهدار (سرنوشت) اجازه نمیدهد که آنها را در پس پرده (رازها و سرنوشتها) راهی کند.
هوش مصنوعی: اگر به روشنی ادعای من توجه کنی، آسمان تو را خدمتگزار خود میداند. اگر خواهان عدالت هستی، عدالت شاه را در نظر بگیر که خود گواه آن است.
هوش مصنوعی: اینکه مردم خاک درگاه تو را میبوسند، نشاندهندهی عشق و ارادت آنها به جلال و عظمت توست، گویی که آن جایگاه، همانند مقام یک پادشاه با ارزش و قدرتمند است.
هوش مصنوعی: این بیت به صفات و ویژگیهای یک پادشاه بزرگ و قدرتمند اشاره دارد. شاعر به توصیف شخصیتی میپردازد که مانند خورشید درخشان است و در جهان پنهاور به عنوان فرمانروایی بزرگ شناخته میشود. او را از نظر مقام و منزلت، به ستارگان و کهکشانها تشبیه میکند و به اهمیت و شکوه این شخصیت در میان مردم اشاره دارد. به طور کلی، این بیت نشاندهنده عظمت و قدرت یک پادشاه فرزانه است.
هوش مصنوعی: اگر اسبش را از راه کهکشان دور کند، خوشه گندم در آخور خورشید تبدیل به کاه خواهد شد.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت چشمان انسان اشاره دارد که به واسطهٔ خاصیت آفرینش، میتواند تأثیر عمیقی بر جهان اطرافش بگذارد. این چشمها مانند کحلی هستند که بر روی چهرهٔ زیبایی قرار گرفته و توجه و جلب نظر دیگران را به خود معطوف میکنند.
هوش مصنوعی: ای شاه حیدر، خوش باش! تو دارای مقام و جایگاهی بزرگ هستی و همچون ابوبکر، نامت همیشه در تاریخ خواهد ماند. ای پادشاه بزرگ و با دل شجاع، تو دارای دینی استوار و قدرتی عظیم هستی.
هوش مصنوعی: هر چند که به موفقیتی دست یافتهای که شایستهی بزرگی و مقام توست، اما باید بدانیم که جایگاه و عزت تو باید در دنیای وسیعتری شناخته شود.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که مقام و جایگاه تو، در مقایسه با عظمت و شکوهی که داری، در آغاز به مانند زمانی است که یوسف از عمق چاه به اوج شکوه و عزت خود دست یافت. به عبارت دیگر، به توفیق و اعتبار تو در جامعه، به عنوان یک بازگشت به شرایطی که یوسف پس از رنج و سختی به آن رسید، اشاره دارد.
هوش مصنوعی: تا وقتی که دنیا برقرار است، تو نیز در این دنیا باش. از نوشیدن می لذت ببر و جام را بگیر، زندگی را شاداب کن و از دشمنی کم کن.
هوش مصنوعی: در این روزهای خوش و خوشبخت که بر تو رو آورده، با شادی و آرامش زندگی کن، به دنبال آرزوها و خوشیهای خود باش و لذت ببَر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه تیرست ای نموده تیره از روی تو ماه
می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه
وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان
جان بدین گفته که من گفتم گواه آید گواه
دل به می تازه ست تازه جان همی شادست شاد
[...]
صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه
بر شهنشاهی که دارد صدهزاران مهر وماه
بندگانش مهر و ماه اند وز فرخ طلعتش
روز ایشان هست فرختر ز جشن مهر ماه
یک تن است او از عدد وز نصرت و تایید هست
[...]
در سعادت همچنین آسوده بادی سال و ماه
از بزرگان و ز بزرگی مر ترا اقبال و جاه
هست دولت را اساس و هست ملت را پناه
حضرت خوارزمشاه و خدمت خوارزمشاه
خسرو عادل ، علاء دولت ، آن کز عدل اوست
هم خلایق را امان و هم شرایع را پناه
مسند خوارزمشاهی تا مسلم شود بدو
[...]
آنکه روی چرخ را زینت بانجم داد و ماه
داد ملک شرق را زینت بخیل شاه و شاه
شهریار شیردل خوارزمشاه آتسز که هست
در سر شمشیر او پیروزی دین الله
دولتی شاهی که بی کوشش سپهر از بهر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.