گهی که بار دهد شاه بر سریر سرور
که باد تا به قیامت به عهد او معمور
سپهر مجمره گردان بود به پایه تخت
شمال مروحه بر دارد از برای بخور
مشام چرخ معطر شود ز نکهت عود
بخور عطر معطر کند دماغ طیور
ز فیض پرتو تاج مرصع خسرو
بر آسمان چهارم رسد ز شعشعه نور
ستاره بر سر مجمر فتد به جای سپند
به دفع دیده خورشید هرزه گرد و غیور
برون کنند در آن بزم حوریان بهشت
سر از برای دعا از دریچه های قصور
به پیش بارگه کبریا ی شاه جهان
چو صف کشند به خدمت عساکر منصور
بلرزد از نفس چاوشان در گاه باد
چهار حد وجود از صدای نفخه صور
چنانک دور نباشد که او صوامع خاک
مجاوران عدم سر نهند سوی نشور
در آن زمانه بقا سر در آورد به فنا
در آن میانه فلک معترف شود به قصور
بود به روم ز غم رعشه بر دل قیصر
فتد زخوف به چین لرزه بر تن فغفور
ز ترس بفسرد اندر عروق حادثه خون
ز غم بپژمرد اندر دماغ فتنه غرور
خدایگانا گر ز انک پیش از ین یک چند
قضا به قدرت کردار خویش شد مغرور
فتور و فتنه و تشویش متفق بودند
کنون به عهد تو از یکدگر شدند نفور
به دام زلف بتان پای بسته شد تشویش
به سوی چشم خوش دلبران گریخت فتور
کنون که کار خراب زمانه گشت آباد
کنون که روی زمین شد به عدل تو معمور
بقای تخت تو بادا که بخت اهل هنر
به سعی تربیت توست در جهان مشهور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و تجلیل از قدرت و بزرگی پادشاهی پرداخته و به نوعی آرزوی ثبات و برکت در دوران حکومت او را بیان میکند. حالات طبیعی مثل باد و آسمان نیز به عنوان نشانههایی از عظمت پادشاهی توصیف شدهاند. در این بزم و مراسم بهشتی، حوریان حضور دارند و خدمتگزاران در صف ایستادهاند. احساس خطر و لرزش در دل پادشاهان دیگر کشورها مانند قیصر روم و فغفور چین به واسطه قدرت پادشاه و دوران عدل و انصاف او به تصویر کشیده شده است. در نهایت، امید به بقا و رونق در دولت و هنر نیز مطرح میشود و به حاکمیتی اشاره میشود که باعث تسلط عدل و افزایش هنر در جامعه شده است.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، هنگامی که پادشاهی بر تخت سلطنت تکیه میزند، بادی میوزد که تا ابد، از وفاداری و عهد او خبر میدهد.
هوش مصنوعی: آسمان مانند یک فرش گردان به دور تخت شمال میچرخد و برای خوشبو کردن فضا، بخور را برمیدارد.
هوش مصنوعی: بوی خوش عود و بخور، فضای آسمان را معطر میکند و این عطر خوش به پرندگان هم میرسد و آنها را هم خوشبو میسازد.
هوش مصنوعی: به واسطهٔ نور و زیباییهای زندهگی خسرو، آن چنان تأثیر و روشنی در آسمان ایجاد میشود که به آسمان چهارم هم میرسد.
هوش مصنوعی: اگر ستاره بر روی آتشگاه بیفتد، به جای اینکه همچون سپند، آن را از چشم خورشید دور کند، در مقابل خورشید سرگردان و غیرتمند قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: در آن محفل دلانگیز که حوریان بهشت حضور دارند، از درهای قصرها، سرها را برای دعا به بیرون میآورند.
هوش مصنوعی: به درگاه بلند شاه جهانی که در آسمانها قرار دارد، وقتی که سپاه منصور به صف می ایستند و به خدمت او میرسند.
هوش مصنوعی: از صدای نفخه صور، تمام چهار گوشه وجود لرزان میشود و این لرزش ناشی از نفس خوانندگان در زمان وزش باد است.
هوش مصنوعی: به گونهای که دور نباشد، آنها درختان خاکی را که به وجود دیگران نزدیک است، به سمت قیامت سر بر میآورند.
هوش مصنوعی: در آن زمان، زندگی و بقای جاودانی خود را نشان میدهد، در حالی که در میانه این جدال، آسمان نیز به نارسایی و کمبود خود اعتراف میکند.
هوش مصنوعی: در روم، دل قیصر از غم به لرزه میافتد و در چین، فغفور به خاطر ترس دچار لرزش میشود.
هوش مصنوعی: به خاطر ترس، بدن تحت فشار قرار میگیرد و خون در رگها به حالت پریشانی در میآید. از غم و اندوه، ذهن نیز دچار گرفتاری و سردرگمی میشود.
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، اگر پیش از این زمانی به واسطه قدرت خود دچار غرور شدهای، باید بدانی که قضا و تقدیر همیشه در حال تغییر است و نباید به تواناییهای خود مغرور شوی.
هوش مصنوعی: اختلاف و آشوب و ناامنی در گذشته با هم متحد بودند، اما اکنون به خاطر عهد و پیمانی که با تو بسته شده، از یکدیگر گریزان و بیمیل شدهاند.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از گرفتار شدن در دام زیبایی معشوقهها صحبت میکند. احساساتی چون نگرانی و اضطراب به وجود آمده و باعث شده که دل به سمت چشمان دلربا فرار کند. این وضعیت نشاندهندهی کشش و جذابیت عمیق عشق و زیبایی است که میتواند انسان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: اکنون که اوضاع دنیا خراب شده، تو آن را آباد کن و اکنون که زمین به لطف عدالت تو رونق گرفته است.
هوش مصنوعی: امیدوارم که سلطنت تو دائماً پایدار بماند، زیرا موفقیت هنرمندان به تلاش و تربیت تو در این دنیا وابسته است و نام تو در جهان شناخته شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دور عدل تو در زیر چرخ مینایی
چنان گریخت ز دهر دو رنگ، رنگ فتور
که باز شانه کند همچو باد سنبل را
به نیش چنگل خون ریز تارک عصفور
دلم همی نشود بر فراق یار صبور
همی بخواهد پرسیدن و سلام از دور
اگر فراق بخواهد دل من از پس وصل
ملامتش نکنم بلکه دارمش معذور
ز کام و آرزوی خویش گم شدهست دلم
[...]
گل شکفته نماند مگر بصورت حور
خروش رعد نماند مگر بنفخه صور
رسید عید و من از روی حور دلبر دور
چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور
مرا که گوید کای دوست عید فرخ باد
نگار من به لهاورد و من به نیشابور
ره دراز و غریبی و فرقت جانان
[...]
جهان سرای غرورست، نی سرای سرور
طمع مدار سرور اندرین سرای غرور
بعاقبت بحسام هوان شود مجروح
دلی که او بحطام جهان شود مسرور
فساد دین همه از جمع خواسته است و ترا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.