ای که هر خلعتی که در بر توست
زینت دوش آسمان باشد
جسمش از جامه تو پوشیدهست
هر که در حیز مکان باشد
خلعت خاصه کز شرافت آن
شرفم برهمه جهان باشد
گشته شاعر، بلی شود شاعر
هر که همدوش شاعران باشد
آنچه او گفته بنده میخواند
زانکه خود سخت بیزبان باشد
گفته : ای درفشان گوهر بخش
که کفت رشک بحر و کان باشد
بر درت اطلس فلک پوشد
آنکه او خاک آستان باشد
خلعت خاصه کز شرافت آن
دعویم بر همه عیان باشد
میپسندی که جامه چون من
در بر مردکی چنان باشد
کش نه کفش و نه چاقشور بود
نه کمربند در میان باشد
باشد او را همین سرتاسی
نه سری هم که مو بر آن باشد
فوطهای چون فتیله مشعل
آن سر کل در آن نهان باشد
مصلحت چیست من به او چه کنم
هر چه امر خدایگان باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عظمت و زیبایی کسی است که در بر خود لباسهای فاخر و زینتآمیز دارد، انگار که آسمان خود را بر دوش او انداخته است. شاعر به شرافت و مقام خاص این شخص اشاره میکند و میگوید که هر کس در جمع شاعران باشد، میتواند به مقام و شاعری او برسد. او همچنین به زبانی ناتوان اشاره میکند و میگوید که آنچه دیگران میگویند، در حقیقت از او و مقامش است. سپس شاعر به زیباییهای ظاهری و درونی این شخص میپردازد و بیان میکند که حتی پیش پاافتادهترین چیزها نیز در حضور او با ارزش میشوند. در نهایت، شاعر تأکید میکند که هرچه در قدرت خداوند باشد، بر همه چیز غالب است و او فقط مجری خواستهای الهی است.
هوش مصنوعی: ای کسی که هر لباسی که بر تن داری، زینت و زیبایی آسمان را به دوش کشیده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دایره مکان حضور دارد، وجودش زیر قشر زیبای لباس تو پنهان است.
هوش مصنوعی: لباس ویژهای که به خاطر مقام و شرافت من است، برتری و ارزش من را در برابر تمام دنیا نمایان میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که در کنار شاعران باشد و از آنها تاثیر بگیرد، خودش نیز شاعر خواهد شد و به جمع شاعران خواهد پیوست.
هوش مصنوعی: آنچه او میگوید به حساب من نمیآید؛ چرا که او خود به شدت ناتوان از بیان احساسات و افکارش است.
هوش مصنوعی: ای جواهری درخشان و بخشنده که زیباییات بر زیبایی دریا و معادن طلا و نقره افتخار میکند.
هوش مصنوعی: هر که در آستان تو قرار دارد، همچون سادگی و خشوع خود را به بهترین جامه دنیا، که همان اطلس آسمان است، مزین میکند.
هوش مصنوعی: لباس ویژهای که به خاطر شرافت و مقامم به تن دارم، بر همه نمایان است و دعوتم بر همگان آشکار.
هوش مصنوعی: آیا تو رضایت داری که لباس مانند من بر تن مردی به این گونه باشد؟
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره شده است که شخص هیچ یک از وسایل مورد نیاز را ندارد، نه کفش و نه چاقو، و در واقع هیچ کمکی برای او در این وضعیت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: او را فقط همین سر کافی است و نیازی به سری که مویی بر آن باشد، ندارد.
هوش مصنوعی: در یک پارچهای که مانند فتیلهی مشعل است، نوری در آن پنهان شده است که به روشنایی میافزاید.
هوش مصنوعی: منافع چه هستند، من چه کاری میتوانم انجام دهم؟ هر آنچه که ارادهی پروردگار باشد را قبول دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مجلس شاه را چنان باشد
که بدن را لطیف جان باشد
هر چه گویی گر آنچنان باشد
صفت عشق غیر از آن باشد
رنگ عاشق چو زعفران باشد
هرکه عاشق بود چنان باشد
روی فارغدلان به رنگ بود
رنگ غافل چو ارغوان باشد
قاصد عشق او ز ره چو رسید
[...]
دلبرم تا ز من نهان باشد
جوی خون بر رخم روان باشد
ور نهان باشد او زمن چه عجب
کوچوجانست و جان نهان باشد
یار بی خوی خوش نکو ناید
[...]
غم چو می راحتِ روان باشد
چون رضای تو در میان باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.