گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
وحشی بافقی

چشم او قصد عقل و دین دارد

لشکر فتنه در کمین دارد

عالمی را کند مسخر خویش

هر که او لشکری چنین دارد

مست و خنجر به دست می‌آید

آه با عاشقان چه کین دارد

هیچکس را به جان مضایقه نیست

اگر آن شوخ قصد این دارد

ساعد او مباد رنجه شود

داغ بر دست نازنین دارد

هر کرا هست تحفه‌ای در دست

پیش جانان در آستین دارد

نیم جانی‌ست تحفهٔ وحشی

چه کند بی‌نوا همین دارد

 
sunny dark_mode