تا چند ز دوری اتوکش
باشم چو اتو میان آتش
گر روی دهد گذارمش پیش
مانند خم اتو سر خویش
جانان چو در آتشم دهد جای
مانند اتو ز سر کنم پای
از پرتو آفتاب رویش
پر باله بود خم اتویش
دارم چو اتو به راه او من
در پا شب و روز کفش آهن
در پهلو استخوان خزیده
چون تافته ی اتو کشیده
خم از نگهش به گاه دیدن
چون انگشتانه شد ز سوزن
کی هم چو اتو به او رسم من
گر کفش و عصا کنم ز آهن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از تمثیل اتو استفاده کرده تا به عشق و جدایی اشاره کند. او میگوید که مانند اتویی است که در آتش داغ میشود و فاصلهاش با محبوبش او را میسوزاند. اگر محبوبش نزد او بیاید، او تمام ذاتی خود را فدای او میکند. همچنین به طور نمادین به سختیها و مشکلاتی که برای رسیدن به محبوبش تحمل میکند، اشاره میکند و از احساساتی چون عشق، فقر و نیاز به محبوب صحبت میکند. شاعر با استفاده از تصویرسازیهای قوی، اشتیاق و دردهای ناشی از فاصله را به زیبایی توصیف میکند.
هوش مصنوعی: تا کی باید از دوریات رنج ببرم و مثل اتویی که در آتش قرار دارد، بسوزم و ذوب شوم؟
هوش مصنوعی: اگر ملاقاتت اتفاق بیفتد، سرم را مانند لبههای اتو جلو میآورم.
هوش مصنوعی: وقتی محبوب به من اجازه میدهد در آتش عشقش بسوزم، مانند اتویی که آهن را شکل میدهد، من هم از سر خودم جدا میشوم.
هوش مصنوعی: به خاطر پرتوهای تابناک آفتاب، چهرهاش میدرخشد و زیباست.
هوش مصنوعی: من همچون اتو برای خدمت به او آمادهام و در هر شب و روز با کفشهای آهنین آمادهام که به دنبال او بروم.
هوش مصنوعی: در کنار، استخوانی خوابیده که مانند پارچه ای صاف و اتو کشیده به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: نگاه او به هنگام دیدن، چنان تأثیری گذاشت که مثل انگشتانه از سوزن خم شد.
هوش مصنوعی: اگر مثل تو به او نزدیک شوم، حتی اگر کفش و عصا هم از آهن بسازم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.