لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
وحدت کرمانشاهی

ز خود گذشتم و گشتم ز پای تا سر او

شد از میان منی و جلوه کرد نحن هو

من از میان چو شدم دوست در میان آمد

مه آشکار شود ابر چون شود یک سو

ز یمن عشق شبم را نمود چون شب عید

هلال‌وار چو بنمود گوشه ابرو

بیا بیا که ز یاد تو آنچنان مستم

که مست می‌شود از من شراب و جام و سبو

به خویش هرچه نظر می‌کنم تو می‌بینم

که خالی از تو نبینم به خویش یکسر مو

فضای سینه شد از سر غیب مالامال

ولی به کس نتوان گفت رازهای مگو

به حسن خلق بیارای خود که ره ندهند

به کوی دوست کسی را که نیست خلق نکو

به نیش هجر گرت سینه چاک گشته منال

که عاقبت شود از رشته وصال رفو

بیان عشق ز یک نکته بیشتر نبود

رضای دوست چو خواهی مراد خویش مجو

حقیقت ار طلبی خواجه در طریقت کوش

ولی خلاف شریعت مپوی یکسر مو

قدم ز وادی کثرت کسی نهد بیرون

که سوی کعبه وحدت چو وحدت آرد رو

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سوزنی سمرقندی

خری سبوی سرو روده گوش و خم پهلو

کماسه پشت و کدو گردن و تکاو گلو

چو آمد آید با او سبوی و روده و خم

چو شد کماسه رود با وی و تگا و کدو

خری سرش ز خری چون کدوی بیدانه

[...]

مشاهدهٔ ۱۲ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
قوامی رازی

کمان شدم ز غم عشق آن کمان ابرو

که هست زیر لب لعل فام او لؤلو

غم فراق تو بندی نهاد بر پایم

که بر ندارم دست از دل و سر از زانو

ز مهر خسته عشقش بود تن زاهد

[...]

خاقانی

به نسبت از تو پیمبر بنازد ای سید

که از بقا نسب ذات توست حاصل ازو

عزیز ز تو کس نیست بر پیمبر از آنک

سلالهٔ گل اوئی و لالهٔ گل او

مولانا

هزار بار کشیده‌ست عشق‌ِ کافرخو

شبم ز بام به حجره‌، ز حجره تا سر کو

شب آن چنان به گاه آمده که هی برخیز

گرفته گوش مرا سخت همچو گوش سبو

ز هر‌چه پُر کندم‌، من سبوی تسلیمم

[...]

مجد همگر

خدایگانا در ملک شرع معجز تو

شکست بند طلسم زمانه جادو

زبیم پاس تو در مرغزار ملک جهان

که شیر محترز است از چراگه آهو

همای معدلتت سایه آنچنان افکند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مجد همگر
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه