گنجور

 
 
 
پرسش‌های پرتکرار
جمال‌الدین عبدالرزاق

موی سپید چیست ندانی زبان مرگ

زیرا که هر که دید ز خود ناامید شد

دی از زبان حال همیگفت با دلم

چیزی که جان ز ترس چو از باد بید شد

گفتا که برگ مرگ بساز ارنخفته‌ای

[...]

صائب

دل از سفید گشتن مو ناامید شد

عالم سیه به چشمم ازین پی سفید شد

حزین لاهیجی

نخل مرا شکوفهٔ صبح امید شد

تا چشم انتظار به راهش سپید شد

ترکی شیرازی

کرب و بلا چو منزل شاه شهید شد

دنیای بی ثبات به کام یزید شد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه