گنجور

 
طغرای مشهدی

بی توام در سیر گل، تن با خزان همدرد شد

هر کجا چیدم گل سرخی، به دستم زرد شد

بس که در دل داشتم از ساقی دوران غبار

عالم آب از نسیم آه من پر گرد شد

 
sunny dark_mode