گنجور

 
طغرای مشهدی

خویش را تا جمع کردم بهر گلگشت رخت

همچو سنبل پیش را هم را پریشانی گرفت

دل نخواهد داشت دست صدق از دامان صبح

زان که تعلیم صفا زان پیر نورانی گرفت

 
sunny dark_mode