ای پشت دل خسرو ای کام دل شیرین
ای سرخ سرخسی رو ای شوخ خوش شیرین
بسته کمری داری همچون کمر خسرو
بر سر کلهی داری چون تاج سر شیرین
فرهاد بگه گاهی شیرین بکف آوردی
گر در کف او بودی هم شدت تو میتین
بودی کلهت پنهان نابسته کمر بمیان
هم شد چو کمر بستی پیدا کلهت در حین
در وقت کمر جستن پیدا شدن تاجت
بستند بشهر اندر عام از پی تو آذین
شاهنشه اعضائی تاج و کمرت زیبد
آری همه شاهانرا تاج و کمرست آیین
چشمت نی و چشمت نی پایت نی و پایت نی
بی پای بوی رهرویی چشم بوی ره بین
بر بالش شاهانه ای پردل مردانه
پیش کس و بیگانه خوه خسب و خوهی بنشین
هرگاه که بنشینی بر پای بود مسند
هر گه که فرو خسبی بر پای بود بالین
کین است ترا مانا با جان و دل اندر تن
ورچند بنزد تو مهر است از آن و این
محبوب دل و جانرا افکنده نگون خواهی
تا از سر بدمهری بیرون کشی از . . . ن کین
آسانش ببر آری وانگاه بدشواری
تا . . . ایه در افشاری وای آنکه کند تمکین
چون باد برانگیزی آتش شوی از تیزی
آب ارنه سبک ریزی در خاک شود مسکین
دور از در . . . ن من در هر که خوهی میزن
آشفته چو اهریمن پیچان شده چون تنین
هر کس که بخواب اندر دیدست خیال تو
تعبیر چنین آرد او را پسر سیرین
گر هیچ به بیداری یک نیمه تن داری
یاقوت و گهر باری از طرف لگام و زین
هست این صفت تسعین چون باره و چون سندان
از هر چه خوری آن دان مار و پدر تسعین
ای آنکه شدی خران . . . نرا و بر این و آن
زنهار مبر غلان تا منت کنم تعیین
آن میر کز او گردد شادان دل با انده
وان . . . ر کز او گردد محنت زده دولت گین
آن . . . ر که و صافی کردم ز دل صافی
نبود به به اوصافی چون . . . ر صفی الدین
فرزانه اثیرالملک آن مهتر با احسان
کز چرخ برین آمد احسان ورا تحسین
آن قبله اقبالی کز فره جاه او
خرم شد و آبادان ملک شه شرق و چین
چندانکه درم بارد بر فرق سر سائل
بر گل نزند باران اندر مه فروردین
حتم است که روز جود از کف زرافشانش
رو تیره شود حاتم شرمنده شود افشین
زایر که بر او شد درویش چو واو و ها
با مال برون آمد در حال چو سین و شین
شطرنج کفایت را با بسته تر است از رخ
مرشاه سخاوترا فرزانه تر از فرزین
آیم سوی هزل از جد کز هزل بجد رفتم
کاین دانم و آن دانم روشن چو مه و پروین
ای صدر بصدر تو جد من و هزل من
این مایه صد چندان و آن پایه صد چندین
در دولت تو هر کس کو طعنه زند دولت
بایدش ادب کردن زان دره دوغ آگین
کین تو چو یک گنجد هر کس که بدل دارد
زان تیر که خود داری کنجاله کش از کونین
زد حاسد تو از غم چنگال بریش اندر
نهمار برویش زین در دیمه و در تشرین
مجلس زبتان چین خرم چو بهاری کن
پر لاله و پر نرگس پر سوسن و پر نسرین
در زلف بتان چین چین افکن و تاب افکن
. . . ن زن دشمن کن مانند . . . س بی چین
تا هر . . . س دولت را اقبال ختن باشد
اقبال تو . . . ر . . . س دولت بکنار آمین
داماد . . . س دولت اقبال تو زیبد بس
اقبال حسود تو باد اخصی و عنین
دولت بطلاق و وی از کار فرو ماند
در . . . ایه کشیده سر در گردن او کابین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و زیبا به توصیف محبوبی با نام خسرو و شیرین میپردازد. در این متن، شاعر از ویژگیهای ظاهری و شخصیت محبوبش سخن میگوید و به زیبایی و جذابیت او اشاره میکند. همچنین به عشق و دلدادگی عمیق فردی نسبت به این محبوب اشاره میشود و شرایطی را که عشق ممکن است با مشکلاتی مواجه شود، بیان میکند. شاعر به قدرت عشق و تأثیر آن بر زندگی انسانها تأکید دارد و از سیر و سلوک عاشقانه و تاثیر آن بر روح و جان صحبت میکند. در نهایت، شاعر به خوشبختی و شادابی که به واسطه عشق به دست میآید، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای پشتیبان دل و مونس جان، ای محبوب شیرین و دوستداشتنی، ای گل سرخی که با زیباییات نظرها را به خود جلب میکنی، ای دلبر باطراوت و خوشخبر.
هوش مصنوعی: تو کمر باریکی داری که به زیبایی کمر خسرو است و بر سرت زینتی مانند تاج شیرین قرار دارد.
هوش مصنوعی: فرهاد میگوید گاهی شیرین را به دست آوردی. اگر او در دستان تو باشد، شدت عشق تو هم به او میرسد.
هوش مصنوعی: اگر سر تو که پنهان است، زمانی بدون کمر دیده شود، وقتی کمر را ببندی، سر تو در همان حال آشکار خواهد شد.
هوش مصنوعی: در زمانیکه آمادهی تلاش و کوشش هستی، تاج و ستارهات را در شهر برای استقبال از تو آماده کردهاند.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و اهمیت تاج و کمربند در زندگی پادشاهان اشاره دارد. در واقع، میگوید که زیبایی و شکوه پادشاهانه به اعضای بدن و زینتهایی چون تاج و کمربند مربوط میشود، و این نشانهها تنها برای شاهان نیست، بلکه نشاندهنده آداب و رسوم ویژهای است که به همه پادشاهان اختصاص دارد.
هوش مصنوعی: چشمانت همچون نی است و پایهایت نیز همینطور. بدون اینکه پای داشته باشی، بوی راهی را استشمام میکنی که به سمت سفر و مسافرت میرود. چشمانت نیز بوی آن مسیر را حس میکند.
هوش مصنوعی: روی بالش مجلل و با دل شجاع، در هر جمعی و در مقابل هر کسی استراحت کن و به هیچکس اهمیت نده.
هوش مصنوعی: هر زمانی که بر روی صندلی بنشینی، مانند مسندی است که تو را بالا نگه میدارد و هر وقت که بخوابی، مانند بالینی است که تو را حمایت میکند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگرچه تو با تمام وجود و احساساتت در تن خود زندگی میکنی، اما عشق و محبت تو به چیزهای دیگر است و این احساسات به تو تعلق ندارد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت به معشوق باعث میشود که انسان از کینه و بدخواهی رها شود و به آرامش و شادی برسد. این احساس عمیق میتواند ناملایمات و ناراحتیها را از زندگی دور کند.
هوش مصنوعی: آسانی را ببر و در ادامه به سختی بپرداز، وای بر آن کسی که تسلیم میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که مانند باد احساس قدرت و نشاط کنی، تبدیل به آتش و شور خواهی شد؛ اما اگر به آرامی و سادگی پیش بروی، در نهایت به فراموشی و ناچیزی مانند خاک تبدیل خواهی شد.
هوش مصنوعی: دور از درگاه من، هرکسی که بخواهد میتواند آشفته و پریشان شود، مانند اهریمنی که در حال پیچش است و صدای تنی نشانهای از ناآرامی به همراه دارد.
هوش مصنوعی: هر کس که در خواب تو را ببیند، تعبیر خواب او چنین خواهد بود که به شادی و خوشبختی خواهد رسید.
هوش مصنوعی: اگر در حالت بیداری حتی یک اندکی از وجودت را داری، همچون یاقوت و گوهرهایی ارزشمند از سمت افسار و زین خود را حفظ کن.
هوش مصنوعی: این ویژگی نود به مانند بار و سندانی است، از هر چیزی که میخوری، مانند مار و پدر نود، آن را درک کن.
هوش مصنوعی: ای کسی که به گمراهی افتادهای و بر این و آن حمله میکنی، حواست باشد که این کارها را انجام ندهی، چون من منتظر هستم تا تو را راهنمایی کنم و روشنام کنم.
هوش مصنوعی: آن رهبری که باعث شادی و خوشحالی دلها میشود، و همچنین کسی که با وجود او، اندوه و مشقت از میان میرود و به زحمتکشان روزگار خوشبختی میبخشد.
هوش مصنوعی: کسی که از دل خود را خالص کرده، در واقع دل خالصی ندارد؛ زیرا اوصاف عالی او مانند صفی الدین وجود ندارد.
هوش مصنوعی: فرزانه اثیرالملک، آن بزرگ مردی است که با نیکیهایش شناخته میشود و از آسمان برین، لطف و محبتی به او نازل شده است که شایسته ستایش است.
هوش مصنوعی: این بیت به ستایش قدرت و تأثیر مثبت فردی اشاره دارد که با جاذبه و رونق خودش باعث خوشحالی و شکوفایی سرزمینها و قلمروهای مختلف شده است. به طور خاص، اشاره به شخصی میکند که با وجود خود، سرزمینهای شرقی و چین را نیز تحت تأثیر قرار داده و آنها را آبادان و شاداب کرده است.
هوش مصنوعی: هرچقدر که باران بر سر نیازمند ببارد، بر گلها نمیبارد مگر در بهار.
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که بخشش و generosity زرافشان، باعث خواهد شد که حاتم، به خاطر بخششهایش، احساس شرمندگی کند.
هوش مصنوعی: زائری که درویش شد، مانند حرف "و" و "ها" است که از مال و ثروت فاصله گرفته و جدا شده، در حالی که حال او مانند حرف "سین" و "شین" به هم نزدیک و مشابه است.
هوش مصنوعی: در این بیت به مقایسه دو چیز پرداخته شده است. شطرنج به عنوان نمایندهای از بازی و استراتژی، به چالشهای زندگی اشاره میکند. زندگی گاه سخت و پیچیده میشود و انسانها باید با دقت و فکر کافی به تصمیمگیری بپردازند. همچنین، سخاوت و بخشندگی که در اینجا به رخ مرشاه اشاره شده، نماد فضایل انسانی است. در نهایت، به این نکته اشاره میشود که در این پیچیدگیها و چالشها، حکمت و دانایی افراد از اهمیت بیشتری برخوردار است.
هوش مصنوعی: من به سمت شوخی و هزل میروم، زیرا از جدی بودن به شوخی روی آوردهام. این موضوع را به خوبی میدانم و همچون ماه و ستارههای پروین روشن و واضح است.
هوش مصنوعی: ای سرور من، تو جد و نیاکان من هستی و در عین حال، سرگرمی و شوخی من نیز. این رابطه باعث شده که من تواناییهایم چند برابر شود و پایههای وجودم قویتر گردد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زمان تو به دیگران انتقاد میکند، باید تحت آموزش و ادب قرار گیرد، زیرا در این جایی که تو هستی، فضای بیاحترامی جایی ندارد.
هوش مصنوعی: اگر تو به خوبی در دل خویش جا دهی، هر کسی که در دلش احساسات عمیق دارد، باید با آن تیرهایی که از آنها دوری میکنی، مقابله کند و از دنیاست بگذرد.
هوش مصنوعی: حسادت به تو از اندوه و ناراحتی، همچون چنگالی به من آسیب میزند. برای او از این درخت در فصلهای سرد و بارانی میبارم.
هوش مصنوعی: جمعی از گلها و زیباییها، چون بهاری شاداب و پررنگ، در کنار هم جمع شدهاند. این مجلس پر از لاله، نرگس، سوسن و نسرین است که فضایی شگفتانگیز و دلنواز را به وجود آوردهاند.
هوش مصنوعی: در موی معشوق، پیچ و تاب زیادی وجود دارد، مانند چرخش و تلاطم که در آن است. این چنان زیبایی دارد که دشمن را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع، زیبایی موهای او به گونهای است که حتی دشمنان را نیز مجذوب خود میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خوشبختی و ثروت در کنار تو باشد، دعا میکنم که تو هم از نعمتها و برکتها برخوردار شوی. آمین.
هوش مصنوعی: داماد، خوشبختی و سعادت تو باعث شگفتی و حسادت دیگران است. امیدوارم که در زندگیات همیشه در اوج باشی و از تمام خوبیها بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: شخصی که در موقعیت دشواری قرار دارد و از کار و تلاش خود نتیجهای نمیگیرد، در حالی که دیگری بر او تسلط پیدا کرده و به او فشار میآورد. در این شرایط، احساس ناتوانی و محدودیت به وضوح نمایان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گیتیت چنین آید، گردنده بدین سان هم
هم باد برین آید و هم باد فرودین
ای تاخته از غزنین ناگه زده بر سقسین
چونان که به صید اندر بر کبک زند شاهین
در زیر عنان تو آن ابر فلک جولان
در زیر رکاب تو آن برق نجوم آگین
بر باره چو گردون رانده همه شب چون مه
[...]
ای دو لب تو بستد ای دو رخ تو نسرین
نسرین تو پر سنبل در بسد تو پروین
هستم ز دل و دیده ای به ز دل و دیده
بیچاره آن بسد نظاره آن نسرین
ای ترک بدیع آئین عشقم تو شد آئینم
[...]
در دیر شو و بنشین، با خوش پسری شیرین
شکر ز لبش میچین، تا چند ز کفر و دین؟
ای سنجق نصرالله وی مشعله یاسین
یا رب چه سبک روحی بر چشم و سرم بنشین
ای تاج هنرمندی معراج خردمندی
تعریف چه می باید چون جمله تویی تعیین
هر ذره که می جنبد هر برگ که می خنبد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.