هم ز آفریدگان و هم از آفریدگار
بر شاه باد هر نفسی آفرین شمار
شاهی که اصل و فرع نهال نهاد او
از آفرین بنشو و نما یافت برگ و بار
باشد ملک ملقن هر مالک سخن
در نظم آفرین ملک در سرای تار
بی آفرین شاه نباشد بهیچ وقت
هیچ آفرین سرائی در هیچ روزگار
جایت اگر ندارد هیچ آفریده را
بی آفرین شه ملک آفریده دار
دارای ملک مشرق و چین رکن دین قلج
تمغاج خان فتح یمین و ظفر یسار
شاهی که با عطای یمین و یسار او
دریا و کوه را نبود عدت و یسار
شاهنشه سلاطین مسعود بن حسن
مسعود بخت شاه حسن خلق شهریار
چون شهریار شهر سمرقند را نداشت
از شهرهای روی زمین هیچ شهریار
تا داد ملک شهر سمرقند شد ترا
تو دار ملک داری و اعدات ملک دار
حضرت بهشت روی زمین بود و از تو شد
اندر بهشت روی زمین آسمان نگار
ور ملک تو نشان زبهشت و زآسمان
شهر از بهشت خرم و از آسمان حصار
از منظر حصار چو خورشید از آسمان
تابی ز برج عدل و منور کنی دیار
خورشید ملک و سایه یزدان توئی شها
خورشید و سایه ای که بشبدیز شد سوار
از نور و نار مهر و هوای تو خلق را
دل هست ازان قیاس که باشد زدانه نار
خورشید نور و نار بود نور و نار باش
باشد ز بهر مصلحت خلق نور و نار
در روز کارزار تو زار است کار خصم
خصم از کجا و کی و کدام و چه کارزار
خورشید وار از فلک خسروی بتاب
هم روز بار دادن و هم روز کارزار
تا ذره وار بر تو موالی دهند عرض
تا منهزم شوند معادی ستاره وار
از بیشمار یاغی و طاغی که جمع شد
شمشیر تو کشید قلم دو خط شمار
چون در شکار شیر نمودی یگانگی
گشتند جمله شیر شکاران تراشکار
از هیبت تو شیر شکاران نهان شدند
زانسان که تا بحشر نگردند آشکار
طاقی ز ملکداران باقی بمان بملک
وز تیغ جان طاغی و یاغی ز تن برآر
بر اهل بغی و طغیان چون بر گوزن گور
تیری همی گشای و سنانی همی گذار
کام دل از هزار یکی . . . ده ای بران
تا از مخالفانت نماند یک از هزار
دنیا که هست مزرعه حرت در او
از بهر داس فضل ملک تخم عدل کار
عدلست و فضل و مرحمت و بر و مکرمت
کار تو شاه و هر چه جز اینست نیست کار
کار جهان اگر گذرانست باک نیست
مگذر از این جهان و جهانرا همی گذار
ای سوزنی برشته خاطر برشته کن
در مدح شاه عالمیان در شاهوار
بر پادشاه عالمیان باد آفرین
هم ز آفریدگان و هم از آفریدگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به تمجید و ستایش شاهی بزرگ میپردازد که با قدرت و فضیلتهای خود، به عنوان منشأ خوبیها و برکتها در جهان شناخته میشود. شاعر میگوید که هر نفسی که از او صادر میشود، آفرین و ستایش دارد و او را مظهر عدل و بخشش میداند. در این وصف، سمرقند به عنوان یک شهر برتر معرفی میشود که از سایه قدرتمند این شاه بهرهمند است.
شاه با عطایای یمین و یسار، بر روی زمین درختی بارور و پرثمر است و همچون خورشیدی در آسمان میدرخشد. در مقابل خصم و دشمنان، او پیروز است و با مهارت و شجاعت خود، هر طاغی را به زانو در میآورد. در نهایت، شاعر تأکید میکند که عدالت و رحمت کار اصلی شاه است و او تنها کسی است که در این عالم میتواند بر آنها حکومت کند. بهطور کلی، این قطعه شعری تجلیلی از فضائل و ویژگیهای اساسی یک پادشاه بزرگ و عادل است.
هوش مصنوعی: برای شاه هر نفس، هم از جانب مخلوقات و هم از جانب خداوند، لایق ستایش و تقدیر است.
هوش مصنوعی: سلطانی که ریشه و پایهاش از آفرینش است، برکات و ثمرات خود را نمایان میکند و رشد میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی در دنیای خود، حاکم بر سرنوشت و بیان خود است، و در این دنیای پر از نظم و زیبایی، زندگی با تاریکیها هم آمیخته است.
هوش مصنوعی: اگر خالق و آفرینندهای نباشد، هیچگاه هیچ هنری هم در هیچ زمانی به وجود نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: اگر هیچ موجودی در دنیا جایی برای تو ندارد، پس بیتردید آفرینندهی تو که همان شاه آفرینش است، تو را در قلب خود جا داده است.
هوش مصنوعی: این بیت به معرفی و توصیف شخصی میپردازد که دارای سلطنت و قدرت در شرق و چین است. او یکی از ارکان دین و فرمانروای کشورها میباشد و به طور کلی بر شمار زیادی از پیروزیها و موفقیتها در جانب راست و چپ خود تسلط دارد. این شخص به عنوان یک رهبر قوی و سردار شناخته میشود که موفقیتهای زیادی را در کارنامه خود ثبت کرده است.
هوش مصنوعی: شاهی که با بخششهای بینظیرش توانسته دریا و کوه را تحت فرمان خود درآورد، هیچ چیز از قدرت و ثروتش کاسته نمیشود.
هوش مصنوعی: شخصیتی که فرمانروای بزرگ و با شکوهی است، فرزند مسعود بن حسن، که همراه با بخت و شانسی نیکو، دارای اخلاقی خوب و رفتار شایسته است.
هوش مصنوعی: وقتی که پادشاه شهر سمرقند را نداشت، از بین تمام شهرهای دنیا هیچ پادشاهی برای او وجود نداشت.
هوش مصنوعی: وقتی که حکمرانی در شهر سمرقند به تو داده شد، تو نیز به عنوان یک پادشاه مجاز هستی که به سلطنت بپردازی و مخالفان را نیز سرکوب کنی.
هوش مصنوعی: بهشت واقعی بر روی زمین وجود داشت و تو با زیبایی و جذابیت خود آن را به آسمان تبدیل کردی.
هوش مصنوعی: اگر در کشور تو نشانههایی از بهشت و آسمان باشد، شهر تو هم از بهشت خوشبو و زیباست و هم از آسمان امن و دلنشین.
هوش مصنوعی: از درون حصار، همچون خورشیدی که از آسمان میتابد، با نور و عدالت خود شهری را روشن و آباد کن.
هوش مصنوعی: ای ماه تابناک، تو همانند خورشید و سایهای از خداوند هستی، خورشید و سایهای که همیشه در حال درخشیدن و حرکت است.
هوش مصنوعی: دل انسانها به خاطر نور و محبت و فضای تو میتپد، مانند نشانهای که شعلهٔ آتش از زغال برمیخیزد.
هوش مصنوعی: خورشید به عنوان منبع نور و حرارت، برای بهبود و رفاه زندگی موجودات نور و گرمای خود را میتاباند. بنابراین، وجود نور و حرارت باید برای خدمت به مصلحت و آسایش انسانها و سایر موجودات باشد.
هوش مصنوعی: در روز نبرد، دشمن به شدت در مشکلات خود غرق است و نمیداند که چه زمانی و از کجا و به چه دلیل درگیر چنین نبردی شده است.
هوش مصنوعی: خورشید، مانند یک پادشاه از آسمان بتاب، که هم زمان روزکاری باشد و هم زمان نبرد.
هوش مصنوعی: برای تو مانند ستارهها که در آسمان میدرخشند، سر به سجده میگذارند و در برابر عظمت تو خضوع میکنند. این نشان میدهد که حتی کوچکترین موجودات نیز به تو ابراز ارادت میکنند تا دشمنان تو در برابر قدرت تو شکست بخورند.
هوش مصنوعی: از آنهمه شورشی و سرکش که دور هم جمع شدند، فقط شمشیر تو به خطی دو خط کشید.
هوش مصنوعی: زمانی که تو در شکار شیر نشان دهی که توانایی و مهارت ویژهای داری، همه شکارچیان شیر به تماشایت میآیند و تو را به عنوان یک هنرمند در این هنر میشناسند.
هوش مصنوعی: به خاطر جذبه و جاذبهای که تو داری، شکارچیان شجاع از ترس در برابر تو پنهان شدهاند و تا ابد هرگز خود را در معرض نمایش نخواهند گذاشت.
هوش مصنوعی: به ستایشِ قدرت و پادشاهی بپرداز و برای خودت مقام و جایگاهی را حفظ کن؛ از ظلم و فساد بیرون بیا و به دامن آرامش و درستی پناه ببر.
هوش مصنوعی: بر کسانی که به ظلم و فساد گرایش دارند، مانند کاهن عریانی در کوه به دست آوردن تیر و نیام ضروری است.
هوش مصنوعی: دل's آرزوها و خواستهها معمولا از میان هزاران انتخاب، تنها یکی محقق میشود. پس ای بران، تلاش کن تا از دشمنانت هیچیک باقی نماند.
هوش مصنوعی: دنیا مانند یک مزرعه است که در آن، برای برداشت دانش و فضیلت، باید بذر عدالت را از طرف خدا بکاریم.
هوش مصنوعی: کار تو جز عدل و فضل و رحمت و بزرگمنشی نیست و هر چیزی غیر از این، کار تو محسوب نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر جهان به سرعت در حال تغییر و گذر است، نگران نباش. از این دنیا عبور کن و بگذار که دنیا نیز به حال خود بگذرد.
هوش مصنوعی: ای سوزن، دل خود را به یاد و مدح بزرگترین شاه عالم پر از محبت کن و در شان او بگو.
هوش مصنوعی: ستایش و تحسین بر پادشاه تمام جهانیان باد، هم از جانب مخلوقات و هم از سوی خالق.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام تر و سهیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او اسیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.