جاودان ماند کریم از مدح شاعر زنده نام
زین بود شاعر نوازی عادت و رسم کرام
مدحت از گفتار شاعر محمل صدقست و کذب
صدق در حق کرام و کذب در حق لئام
شاعر آن در زیست دانا کو باندام کریم
راست آرد کسوت مدحت بمقراض کلام
گر لئیمی پوشد آن کسوت بچشم اهل عقل
هست بر پوشیده بی اندام و بر در زی سلام
طبع شاعر هست چون دارالسلم از خرمی
جز کریم اندر نیاید از در دارالسلام
راد با شاعر تواند بود در یک پیرهن
زفت نگذارد به پیراهن که تا گوید سلام
هست شعر آن خوش حدیثی کاستماعش کرده اند
هم نبی و هم وصی و هم امیر و هم امام
شعر حسان بن ثابت را بخوش طبعی شنود
پادشاه دین رسول ابطحی خیر الانام
داد دستاری بحسان اندران یکتار موی
بهتر از دستار دستار از خراج مصر و شام
سنت شاعر نوازی پادشاه دین نهاد
ای همه شاهان دنیا مرغلامش را غلام
از ملوک و از صدور از بعد آن سلطان دین
در صلات شاعران کردند سنت را قیام
رودکی را اندران جامه که وصف باده بود
داد دیناری هزار از زر آتشگون و فام
کرد عتبی با کسائی همچنین کردار خوب
ماند عتبی از کسائی تا قیامت زنده نام
قیمت عیار را هم فام کرد از دیگری
بلعمی عیاروار از رودکی بفکند فام
اوستاد مشرق و مغرب رشیدی را بشعر
داد سعد الملک قطر میر زی از سیم خام
خوب کرداری ز بهر زنده نامی کرده اند
زنده نامی بهتر است از زندگی لحم و عظام
فرخی هندی غلامی از قهستانی بخواست
سی غلام ترک دادش خوش لقا و خوش خرام
عنصری از خسرو غازی شه ز اول بشعر
پیلوار زر گرفت و دیبه و اسب و سیام
هر ورق یابی ز دیوانش چو میدانی در او
خسرو ز اول کشیده تیغ هندی از نیام
تیغ هندی خدمت کلک نظام الدین کند
چون نظام الدین دهد کار ممالک را نظام
صدر ممدوحان نظام الدین که نظم مدح او
از شنیدن گوش خوش گردد بگفتن حلق و کام
کام و رای او ز عالم هست شاعر پروری
شاعران را مدح او گفتن بگیتی رأی و کام
از کریمانی که بردم نام شاعر پروری
دیده ایشان نبیند صورت لا در منام
هم قهستانی و عتبی را بهم با بلعمی
زو شود نادیده دیدی چون ورا دیدی تمام
در سخاوت صد یک او نیستند و هر یکی
در هنر صد چند هر یک هست و پیش از هر کدام
قطر باران در شود در خورد سنگ مدح او
شاعر از دریای فکرت چون برانگیزد غمام
جود او دامی است شاعر را نه دام خلق گیر
دست گیرد تا نگیرد دست پیش خاص و عام
خود غلط گفتم که جودش هست دام حلق گیر
تا نگیرم مدح هر کس چون بود بر حلق دام
شاعر سخته سخن یابد بهر بیتی ازو
بدره بدره زر پخته کیسه کیسه سیم خام
ای هزاران شاعر سخته سخن را همت آنک
مدح آرایند بر نام تو ممدوح همام
چون بود در حق فرزند اهتمام مام و باب
همچنان باشد ترا در حق مداح اهتمام
دایه الطاف تو اطفال اهل نظم را
تربیت زانسان کند چون طفل خود را باب و مام
هر که از خم می مدح تو جامی نوش کرد
تا نگردد مست طافح کی نهد از دست جام
صدر تو بیت الحرام اهل نظم است از قیاس
بنده از سالی بسالی زایر بیت الحرام
گر نه ابراهیم نامم خواهم ابراهیم وار
تا دران بیت الحرام از مدح تو گیرم مقام
همت تو از بلندی بام عرش است از مثل
گر سپهر برترین را سایه عرش است بام
تا ترا بنشاند بر صدر وزارت شاه شرق
وزر ورزی در زمین ملک شه ننهاد گام
کلک منقاد حسامست و نباشد بس عجب
کلک نواب ترا گرانقیاد آرد حسام
گردن اعدات بادا از حسام غم زده
غمزده اعدات و احباب تو زان غم شادکام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این قطعه به تمجید و مدح کریم میپردازد و ویژگیهای او را ستایش میکند. او اشاره میکند که مدح شاعر در مورد کریم صدق و حقیقت است، در حالی که درباره دیگران ممکن است دروغ و کذب باشد. شاعر به شعر و شاعری به عنوان یک هنر شریف اشاره میکند و میگوید که احترام و جایگاه شاعر از قدیمالایام در میان پادشاهان و بزرگان محفوظ بوده است.
در ادامه، شاعر به روایتهای تاریخی از شعرا و پادشاهان اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه شاعران از دستاوردهای خود برای زنده نگهداشتن نام و آوازهشان بهره میبرند. او بر این باور است که جود و سخاوت کریم نه تنها موجب زنده ماندن نام او میشود، بلکه به دیگران هم الهام میبخشد. در پایان، شاعر از برکت و لطف کریم برای شاعران یاد میکند و ادعا میکند که او در مدح کریم از هیچ تلاشی دریغ نمیکند.
هوش مصنوعی: هرگز فراموش نمیشود بخشندگی و خوبیهای کسی که شاعر او را ستوده است. این ستایش و قدردانی از سوی شاعر، بخشی از عادت و رفتار بزرگواران است.
هوش مصنوعی: شعر شاعر میتواند هم راست و درست باشد و هم نادرست. چیزی که در مورد انسانهای بزرگ و محترم حقیقت دارد، در مورد افراد پست و بیرحم ممکن است نادرست باشد.
هوش مصنوعی: شاعر در هنر و دانش خود آگاه است و با توانایی و دقت، لباس ستایش را به دست کلام خود میآراید؛ یعنی با کلماتش زیباییهای شخصیتی بزرگ را به درستی بیان میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی لباس شخصیتهای بزرگ را بر تن کند، اما در حقیقت فاقد معرفت و عقل است، به چشم اهل فکر و اندیشه پوششی بیمعنا و فاقد ارزش است و در برابر آنها، در نزدیکی به حقیقت و کمال ممکن است تشخیص داده نشود.
هوش مصنوعی: طبیعت شاعر مانند سرزمین امنی است که از خوشی و شادی پر شده، و از دروازهی این سرزمین، فقط افراد سخاوتمند و نیکوکار وارد میشوند.
هوش مصنوعی: شاعر و رادو میتوانند در یک زمان و مکان با هم باشند، اما آنقدر به یکدیگر نزدیک نمیشوند که حتی بدون اجازه همدیگر سلام کنند.
هوش مصنوعی: شعر آن گفتار زیبا و دلنشین است که هم پیامبر، هم جانشین او، هم پیشوایان و هم امامان آن را شنیدهاند.
هوش مصنوعی: پادشاه، شعر حسان بن ثابت را با ذوق و سلیقهاش شنید و تحسین کرد. او به خوبی میدانست که حسان چقدر در وصف پیامبر و دینش مهارت دارد و این شعر نشاندهنده عشق و ارادت به آن وجود والا است.
هوش مصنوعی: دستاری که بدست دوشیزگان است، به مراتب زیباتر از دستاری است که از مالیات مصر و شام تهیه شده است.
هوش مصنوعی: شاعر به پادشاهی اشاره دارد که به هنر و فرهنگ اهمیت میدهد و سنت خوب او در پذیرایی از شاعران را ستایش میکند. او به نوعی اعلام میکند که همه پادشاهان جهان باید همچون این پادشاه، به شاعران و هنرمندان ارزش و احترام بگذارند و خود را خدمتگزار آنها بدانند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شاعران با الهام از الگوها و آموزههای شاهان و روحانیون، سنت نماز را زنده نگه داشته و به آن اهمیت بیشتری دادهاند. با تأکید بر شخصیتهای برجسته، نقش شاعران در حفظ و ادامه این سنت نمایان میشود.
هوش مصنوعی: رودکی در آن لباس که نشاندهنده باده بود، هزار دینار از زر با رنگ آتشین و سرخ دریافت کرد.
هوش مصنوعی: عتبی با کسائی رفتار نیکوئی داشت و به همین دلیل نام نیک او همیشه تا ابد در یادها باقی میماند.
هوش مصنوعی: در این بیت، به ارزش و قیمت شعر و هنر اشاره شده است. به نوعی میگوید که شاعران بزرگی مانند رودکی باعث شدند که هنر شعر به نمایش گذاشته شود و معانی و زیباییهای آن با تأثیر از یکدیگر brillantly نمایش داده شود. در واقع، هنرمندانی که بعد از رودکی به ظهور رسیدند، تحت تأثیر کارهای او قرار گرفتند و تلاش کردند تا ارزشهای جدیدی را به شعر و ادبیات اضافه کنند.
هوش مصنوعی: استاد معروف مشرق و مغرب، رشیدی را به شعر بخشید. سعد الملک قطر به میر زی که از نقره خالص است، اشاره کرده است.
هوش مصنوعی: کسانی که خوبی و شرافت را در زندگی خود نهادینه کردهاند، نام نیکو و یاد ماندگاری به جای میگذارند. چنین یاد و نامی از خود زندگی واقعی و جسمی، ارزشمندتر است.
هوش مصنوعی: فرخی هندی، که از دیار قهستان است، خواسته بود تا سی غلام ترک به او بدهند. غلامانی که چهرههای زیبا و رفتاری دلربا دارند.
هوش مصنوعی: عنصری از خسرو غازی، پس از پیروزی به نشانه برتری و غنیمت، لباسهای زیبا، اسبهای خوب و دیگر زینتآلات را به دست آورد.
هوش مصنوعی: هر صفحهای از دیوان او را که ورق بزنید، مانند این است که در میدان جنگی حضور دارید که خسرو (پادشاه) از آغاز، شمشیر هندی خود را از نیام کشیده است.
هوش مصنوعی: تیغ هندی به خدمت قلم نظامالدین میآید چون نظامالدین به کارهای کشور سامان میدهد.
هوش مصنوعی: نظامالدین، کسی است که در میان ستایششدگان قرار دارد و افرادی که دربارهاش صحبت میکنند، خوشایند و شیرینزبان هستند. آنچنان که شنیدن نام او برای مردم دلنشین و خوشایند است.
هوش مصنوعی: خواست و نظر او از عالم وجود، شاعرانی که از او الهام گرفتهاند را ستایش کرده و در سراسر جهان به نیکی یاد میکند.
هوش مصنوعی: از کریمان (شاعر بزرگ) که نامش را بردم، چشمان شاعری همچون او نتوانند در خواب، زیبایی و صورت مرا ببینند.
هوش مصنوعی: هم قهستانی و عتبی را به هم میآورد و با بلعمی، زو نادیده به توجه میکنی؛ وقتی او را دیدی، تمام آنچه را که هست، مشاهده کردی.
هوش مصنوعی: در سخاوت، او به تنهایی در میان افراد دیگر بینظیر است و هر یک از آنها در هنر و مهارت خود به اندازه صد نفر قابلیت دارند و او پیش از همه آنها قرار دارد.
هوش مصنوعی: باران وقتی به سنگ میخورد، به قطراتش تبدیل میشود و شاعر نیز با فکر و خلاقیت خود، حس و حال عظمت او را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: بخشش و generosity او مانند دام و تلهای است که شاعر را در بر میگیرد و نمیگذارد تا به دام انسانها بیفتد. او اینچنین به دوری از توجه به عموم و خاص میپردازد و دست خود را به سوی آنها دراز نمیکند.
هوش مصنوعی: من اشتباه میکردم که فکر میکردم رحمت او مثل دامهایی است که نمیتوانم از آنها فرار کنم. بنابراین نمیخواهم ستایش کسی را بپذیرم مگر آنکه آن ستایش واقعی و درست باشد.
هوش مصنوعی: شاعر برای هر بیتی که سروده، به سختی به دست آمده و با دقت و تلاش زیادی به جواهراتی از طلا و نقره تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: ای شاعران بیشمار که در اشعار خود دچار سختی و دشواری هستید، تلاش کنید تا ستایش کنند نامی را که شایسته ستایش است.
هوش مصنوعی: وقتی والدین به فرزندان خود رسیدگی و توجه میکنند، باید تو نیز به مداحی و ستایش خدا و اهل بیت با همین دقت و توجه پردازی.
هوش مصنوعی: محبت و مهربانی تو همچون مادری دلسوز باعث پرورش و رشد اهل شعر و هنر میشود، به گونهای که مانند فرزند خودت به آنها توجه و رسیدگی میکنی.
هوش مصنوعی: هر کسی که از شراب خم برای ستایش تو جرعهای نوشید، تا زمانی که مست نشود، نمیتواند جام را از دستش بگذارد.
هوش مصنوعی: شما در خانهی کعبه و در کنار مقدسات الهی، مقام والایی دارید و بهتر از من میدانید که هر ساله زائران زیادی به این مکان مقدس میآیند.
هوش مصنوعی: اگر اسم من ابراهیم نیست، میخواهم مانند ابراهیم عمل کنم تا در خانه کعبه از تو ستایش و مقام بگیرم.
هوش مصنوعی: تو اراده و تلاش تو به عظمت و بلندی عرش میرسد، و اگر بهترینها را هم در افلاک بخواهی، در سایه عرش تو، آنها نیز بزرگی و جلالی مییابند.
هوش مصنوعی: تا تو را بر بالای مقام وزارت شاه شرق بنشاند و در مدیریت امور، قدمی در سرزمین پادشاهی برندارد.
هوش مصنوعی: قلم من تحت کنترل شمشیر است و این خود شگفتی است که قلم نواب تو را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوهی که این شخص تحمل کرده، دوستان و دشمنانش از درد او متاثر شدهاند و در کنارش خوشحال نیستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز سیمینه فکنده در بلورینه مدام
هم بساعد چون بلوری هم بتن چون سیم خام
سرو داری ماه بار و ماه داری لاله پوش
لاله داری باده رنگ و باده داری لعل فام
زلف تو مشک سیاه و جعد تو شمشاد تر
[...]
آن زبرجد رنگ مشکین بوی و طعمش طعم شهد
رنگ دیبا دارد و بوی قماری عود خام
چون تو ببریدی شود هر یک از آن ده ماه نو
ور نبری باشد او در ذات خود ماه تمام
تا شد از گل بوستان سیمگون بیجاده فام
بوی و رنگ از گل ستاند و باده و بیجاده وام
از شکوفه باد در بستان شده لؤلؤ فشان
وز شقایق سنگ در صحرا شده بیجاده فام
حور عین از خلد اگر عمدا ببستان بگذرد
[...]
حلم باید مرد را تا کار او گیرد نظام
صبر باید تا ببیند دوست دشمن را به کام
عادت ایوب و ابراهیم صبر و حلم بود
شد به صبر و حلم پیدا نام ایشان از انام
صنع یزدان همچنانکایوب و اپراهیم را
[...]
ای همیشه بوده راه دین احمد را قوام
همچنان چون پیش ازین ملک ملکشه را نظام
عفو تو خط درکشد هر جا که بیند یک خطا
اسم تو گردن نهد آنجا که بیند یک تمام
آسیای فتنه فرق دشمنت را کرد آس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.