داد صدر دین و دنیا صاحب فرخنده فال
مر جمال دین یزدان را بجاه خود جمال
بر جمال دین مبارک فال گشت امروز و ماند
اندرین بنیاد عالی فر او تا دیر سال
صاحب عادل خداوندی که هر کز رأی او
فال گیرد تا ابد از روی او گیرند فال
این جهانرا سربسر در سایه خویش آورد
چون همای دولت او برگشاید پر و بال
بذل جاه و مال گشته سیرت و آیین او
بذل جاهش بر مهان و برکهانش بذل مال
ای بکنیت عالم عادل عمر کز دین پاک
در طریق داد مر همنام خود را شد همال
نوک کلک این عمر مرطاغیانرا دوخت چشم
چون دوال آن عمر مر ظالمانرا کوفت یال
از دوال و کلک این و آن در آنوقت و کنون
ناتوان و سست شد ظالم چو کلک و چون دوال
کلک او امری که فرماید بس آید یک الف
امتثال آرنده اندر حین پذیرد شکل دال
مر مثال کلک او را سرفرازان همچو کلک
سرفرود آرند وز فرق سرآرند امتثال
زانکه نسگالید بد در عمر خود بر هیچکس
هیچکس در عمر خود بروی نباشد بدسگال
مرمرا وزرو وبالی نبود ار گویم که او
تا وزیر شاه شد بروی نشد وزرو وبال
پادشاهی را که باشد همچو فرح وزیر
ملک او ایمن بود از انقلاب و اختلال
صاحب عادل مه و خورشید چرخ سروریست
بی خسوف و بی محاق و بی کسوف و بی زوال
میوه دولت و نور او پذیرد رنگ و بوی
وز ضیاء او همی گوهر شود سنگ و سفال
گر جهان آراش خوانم زین سپس نبود شگفت
که جهانرا هست ازو آرایش و زیب جمال
آسمان خواهد که سر بر آستان او نهد
لیک بر این آستان او را نمی باشد مجال
هست خورشید جهان آرای جان پرورد رست
گر کسی را زان خیالی هست برگیرم سوآل
مجلس دهقان جمال دین جهانی دان یقین
از جمال صاحب آرایش گرفته مرکمال
اهل مجلس از جمال او همی جان پرورند
گشته هر یک زو مرفه عیش و خرم وقت و حال
صاحب عادل مرفه عیش بادا تا ابد
خرم و خوشوقت حالش اندر ایام و لیال
تا جهان آرای و جانپرور بود زینسان که هست
در جهان و جان خلایق را ازو نفع و منال
بر جهان و جان او بادا هزاران آفرین
از جهان آرای جان پرور خدای لایزال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ صفات و ویژگیهای یک پادشاه عادل و نیکوکار است که به گونهای شگفتانگیز بر جامعه و مردم خود تاثیر میگذارد. شاعر به ثبات و زیبایی حکومت او اشاره میکند و میگوید که در سایهٔ او، مردم آرامش و رفاه را تجربه میکنند. او خود را به عنوان یک فرد خیر و نیکو معرفی میکند که با بخشش مال و جاه خود، به دیگران کمک میکند و در مسیر عدالت قدم برمیدارد. همچنین، بر اهمیت حسن نیت و عدالت او تأکید میشود که باعث امنیت و سعادتمندی در جامعه میشود. شاعر به زیباییهای حکومت او و تأثیر مثبت آن بر زندگی مردم اشاره میکند و آرزوی تداوم رفاه و خوشبختی را برای وی دارد.
هوش مصنوعی: دادِ صدر دین و دنیا به کسی عطا شده که خوشبختی و سعادت را به همراه دارد. او به خاطر جایگاه والایش، زیبایی دین یزدان را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: امروز بر زیبایی دین رحمت فرود آمد و این بنیاد عالی تا سالهای دراز باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: خداوندی عادل وجود دارد که هر کسی از نظر او استفاده کند، از آن پس همیشه به راه او هدایت میشود.
هوش مصنوعی: این دنیا به طور کامل تحت تأثیر وجود اوست و هنگامی که او موقعیت و خوشبختی خود را پیدا کند، به اوج خود میرسد.
هوش مصنوعی: او با کمال سخاوت و generosity خود، مقام و ثروتش را در راه پذیرایی از مهمانان و نیازمندان میبخشد. رفتار او نشاندهندهی نیکاندیشی و گشادهدستیاش است.
هوش مصنوعی: ای کسی که عالم را نیکو میکنی، عمر، که با دین پاک در راه عدالت است، به خاطر نام خود در این دنیا همنام خود را به درستی راهنمایی میکند.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف ظالمی میپردازد که زندگی دیگران را تحت فشار و ظلم قرار داده است. در اینجا به این موضوع اشاره میشود که چگونه ظالمین میتوانند بر زندگی انسانها تأثیر بگذارند و آنها را به سمت نابودی سوق دهند. زیبایی و خوشیهای زندگی به وسیلهی ظلم و ستم از بین میرود و در نهایت، این ظلم به نوعی بر زندگی خود ظالم نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: در آن زمان و اکنون، ظلم و ستم به قدری ضعیف و ناتوان شده است که مانند آثار کمرنگ و نامشخص میشود، همانطور که خط و نقش بر دیوار میمیرد و محو میشود.
هوش مصنوعی: نقش او به قدری قوی و تاثیرگذار است که هنگامی که دستوری صادر میکند، تنها یک حرف برای اطاعت کافی است و در همان لحظه، شکل و فرم مورد نظر را میپذیرد.
هوش مصنوعی: او مانند یک قلم با ارزش و ممتاز است که افراد برجسته و سرفراز، او را با احترام و ارادت بالا میبرند و به او توجه ویژهای میکنند.
هوش مصنوعی: هیچکس در زندگیاش به کسی بد نمیگوید، مگر اینکه خودش نیز در زندگیاش کسی به او بدی کرده باشد.
هوش مصنوعی: من چیزی از درد و رنج و مسئولیت ندارم. اگر بگویم که او به مقام وزیر شاه رسید، به خاطر او، دلیلی برای ناراحتی و اضطراب وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر پادشاهی مانند فرح داشته باشد، وزیر کشور او از هرگونه آشوب و بینظمی در امان خواهد بود.
هوش مصنوعی: دارنده عدالت و مقام بلند، مانند ماه و خورشید در آسمان است که همیشه درخشنده و پرنور است؛ بدون اینکه کمرنگ، پنهان یا نابود شود.
هوش مصنوعی: میوهی دولت و نور او، رنگ و بوی خاصی پیدا میکند و از روشنایی او، حتی سنگ و سفال هم به جواهر تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: اگر من جهان را به خاطر زیباییاش ستایش کنم، نباید تعجب کرد که جهان به خاطر آن زیبایی و جذابیتش، شایستهی ستایش است.
هوش مصنوعی: آسمان میخواهد که به درگاه او سجده کند، اما برای این کار جایی در پیشگاه او ندارد.
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و انرژی زندگی اشاره شده است که مانند خورشید درخشان و پرنور است. همچنین در این متن به این موضوع پرداخته میشود که اگر کسی از این خیال و توهمات دور شود، شاید به حقیقتی نوین نزدیکتر شود.
هوش مصنوعی: دهقان در این بیت به زیبایی و کمال دین حقیقی اشاره میکند و میگوید که به یقین از زیبایی و شگفتیهای صاحب این کمال، زیبایی خود را گرفته است. به عبارتی، زیبایی دین و ایمان، ناشی از وجود و صفات الهی است که در اینجا به آن اشاره شده است.
هوش مصنوعی: مردم جمع در زیبایی او سرشار از زندگی و نشاط شدهاند و هر یک از آنها در حال حاضر از خوشی و راحتی برخوردارند.
هوش مصنوعی: ای کاش صاحب و مالدارِ عادلی همیشه در زندگی شاد و خوشحال باشد و در روزها و شبها حال خوشی داشته باشد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زیباییهای جهان و زندگی انسانها به این شکل وجود داشته باشد، همانطور که امروزه در جهان و زندگی بشر، نفع و بهرهوری به وجود میآید.
هوش مصنوعی: برای جهان و جان او هزاران بار تقدیر و ستایش باشد از جانب خداوند بیپایان که عالم را میآفریند و جانها را پرورش میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال
نیک وقت و نیک جشن و نیک روز و نیک حال
فال فیروزی و زرّست : آسمان و بوستان
کان یکی پیروزه جامه است این دگر زرّین نهال
گرد برگ زرد او بر چفته شاخ زرد خوش
[...]
اهل گردون دوش چون دیدند بر گردون هلال
خرمی کردند و فرخ داشتند او را بفال
با دعا و با تضرع دستها بر داشتند
پنج حاجت خواستند از کردگار ذوالجلال
نصرة دین و دوام دولت و امن جهان
[...]
تا شمر چون درع داودی شد از باد شمال
گشت چون تخت سلیمان گلبن از حسن و جمال
در ببارد از هوا هر ساعتی ابر بهار
مشگ پالد بر زمین هر ساعتی باد شمال
کرد چون عمان زمین را اشگ ابر قطره بار
[...]
عید را با مهرگان هست اتفاق و اتصال
هر دو را دارند اهل دولت و ملت به فال
اتفاق و اتصال هر دو بر ما خرم است
مرحبا زین اتفاق و حبذا زین اتصال
عید آیینی است کز وی هست ملت را شرف
[...]
بس کنید آخر محال ای جملگی اصحاب مال
در مکان آتش زنید ای طایفهٔ ارباب حال
زینهار و زینهار از گرم رفتن دم زنید
زین یجوز و لایجوز و خرقه و حال و محال
خرقهپوشان گشتهاند از بهر زرق و مخرقه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.