همه سلامت آن باد کو بجان و بدل
خوهد سلامت احوال صاحب عادل
همه مراد کسی باد حاصل از عالم
که او مراد ورا خواهد از جهان حاصل
زمانه بنده اقبال صاحب است بدان
که در زمانه چنو نیست صاحب مقبل
وزیر مشرق کز داد او همیشه ستم
بود گریزان چون ز آفتاب مشرق ظل
از آسمان بزمین هیچ دولتی ناید
مگر بدانکه کند در سرای او منزل
بروی او نگر از جمله بنی آدم
اگر نه آدمئی دیده ای فریشته دل
بنای هیچ عمل جز بعلم بر ننهد
جز او کس از وزرا نیست عالم و عادل
بجز برأی و بتدبیر و نیک عهدی او
بود سلاطین را ملک داشتن مشکل
نه بی شکوهش پیراسته بود ملکت
نه بی جمالش آراسته بود محفل
همیشه منزل دولت نماید آن خانه
که ساعتی بنشاط اندرو بود نازل
سزای غل بود آن گردنی که بر صاحب
بجهل سینه خود کان کینه سازد و غل
نگاهدارد در هر چه هست کار خدای
خدای ازین نکند هیچ حق او باطل
نه ایزد است ولیکن بحکم ایزد نیست
ز هیچ نیک و بد بندگان خود غافل
جمال داد و برافروزد جاه و حشمت او
چنین کنند بزرگان محسن و مجمل
بپیش آنکه ازو آفتابرا خجل است
ز بی خبر بدن از کار خویش هست خجل
بلی خجل شود از پادشه که ناگاهان
بآستانه او میهمان رسد طغرل
ز جاه صاحب عادل ملک بگرداند
گزند چشم بدو مکر حاسد و عاذل
عزیز باد همیشه بنزد خلق و خدای
نگاهدار تن و جان او معز و مذل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن اشعاری دربارهی اهمیت سلامت و خیر و خوبی در جامعه و ویژگیهای شخصی به نام "صاحب عادل" است. شاعر بر این باور است که سلامت و موفقیت جامعه به وجود افراد عادل و دانا بستگی دارد. او میگوید که در زمانهای که صاحب قدرت و فهمی وجود ندارد، خوشبختی و کامیابی نخواهد بود.
شاعر به ضعف و ستم بعضی از مقامات اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که فقط افرادی با علم و عدل میتوانند کشور را به سوی ترقی و آبادانی هدایت کنند. او همچنین به زیبایی و شکوه حاکمان آگاه و دانا اشاره میکند، که در سایهی آن جامعهای سالم و پررونق شکل میگیرد.
در نهایت، شاعر از خدای خود میخواهد که نگاهدارندهی صاحب عادل باشد و بر او و جانش نگاه کند تا همواره در نزد مردم و خدا عزیز باد.
هوش مصنوعی: همهکس در سلامت باشند، بهویژه کسی که به جان و دل به دنبال بهبودی و خوشحالی است.
هوش مصنوعی: تمام خواستهها و آرزوهای کسی در دنیای جاودانه و معنوی به دست میآید، چرا که او به دنبال تحقق آرزوهای والاتر و فراتر از این دنیا است.
هوش مصنوعی: در این دنیا، زمانه به افرادی با اقبال و شانس خوب تعلق دارد، زیرا در چنین زمانی افرادی که به موفقیتها و دستاوردهای بزرگ دست یافتهاند، کم هستند.
هوش مصنوعی: وزیر مشرق که همیشه از ظلم و ستم او شاکی بودند، مانند سایهای است که از آفتاب مشرق دوری میکند.
هوش مصنوعی: هیچ فرمانروایی از آسمان به زمین نخواهد آمد، مگر آنکه در خانهاش اقامت کند.
هوش مصنوعی: به او نگاه کن، از میان همه انسانها، اگر آدمی جز او ندیدهای، او مانند فرشتهای با دل پاک است.
هوش مصنوعی: هیچ عمل و کاری بر پایه علم قرار نمیگیرد و هیچ وزیری نیست که عالم و عادل باشد جز او.
هوش مصنوعی: تنها با فکر، تدبیر و وفای به عهد، داشتن سلطنت برای شاهان دشوار است.
هوش مصنوعی: نه سرزمین بدون شکوه او زیبا بود و نه مجلس بیزیبایی او دلنشین.
هوش مصنوعی: هر خانهای که برای مدتی فضایی شاد و پرنشاط داشته باشد، همیشه محل لطف و رحمت الهی میشود.
هوش مصنوعی: پاداش درد و رنج کسی که دلی پر از کینه دارد، به گردن او خواهد افتاد. این درد و کینهای که در دل خود پرورش میدهد، به او بازخواهد گشت.
هوش مصنوعی: خداوند در هر چیزی حضور دارد و تمامی امور تحت فرمان اوست. هیچ چیزی نمیتواند از حقیقت او دور شود یا بیاعتبار گردد.
هوش مصنوعی: خدای وجود ندارد، اما به فرمان خداوند، از هیچ خوبی و بدی بندگانش غافل نیست.
هوش مصنوعی: زیبایی او و مقام و ثروتش باعث میشود بزرگان و افراد نیکوکار به او احترام بگذارند و تحت تأثیر قرار گیرند.
هوش مصنوعی: قبل از آنکه آفتاب از او شرمنده شود، او نیز از بیخبری بدنش از کارهای خود شرمنده است.
هوش مصنوعی: بله، پادشاه از وارد شدن ناگهانی مهمانی به درگاهش خجالتزده خواهد شد.
هوش مصنوعی: از مقام و موقعیت صاحب و پادشاه عادل، آسیب و ضرر چشم بد و نیرنگ حسود و عیبجو دور خواهد شد.
هوش مصنوعی: باشد که همیشه برای مردم و خدا عزیز باشد و خداوند حافظ جسم و جان او باشد، در عین حال از عزت و ذلت دور بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
واصْبَحْتُ یَوْمَ النَّفْرِ و العیسُ تَرْحَلُ
وَکانَ حُدَی الحادی بِنَا و هُوَ مُعْجِلُ
اُسائِلُ عَنْ سلمی فَهَلْ مِنْ مُخَبِّرٍ
بسانَّ له علماً بها أیْنَ تنزلُ
لَقَد اَفْسَدَتْ حجّی و نُسْکی و عُمرتی
[...]
طمع ندارم ازین پس زخلق جاه و محل
مگر به خالق و دادار خلق عز و جل
حرام را چو ندانستمی همی ز حلال
چو سرو قامت من در حریر بود و حلل
به طبع رفت به زیرم همی جهان جهان
[...]
ایا بجود و بآزادگی بدهر مثل
جهان بکلک تو و کف تو فکنده امل
چگونه رنجه نباشم برنج تو ؟ که مرا
ز نعمت تو بود مغز استخوان بمثل
اگر ز فکرت تو دوش خواب خوش کردم
[...]
ایا چراغ شهان جهان امیر اجل
بدست مایه پیروزی و بتیغ اجل
بابر و دریا ماند بنانت گاه سخا
ببرق و صاعقه ماند سنانت گاه جدل
بدانش ودهش و جود و داد و دولت و دین
[...]
خجسته بادا بر خواجه عمید اجل
خجسته عید رسول خدای عزوجل
عماد ملک و ملک بوالفرج مفرج غم
که هم عماد جلالست و هم عمید اجل
اساس نصرت نصربن رستم آن که به دوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.