گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۰ - قصیده

 

ای چشم چرخ چون تو ندیده هنرنمای

چون تو نزاده مادر گردون گره گشای

لفظ تو روح را بشکر ریز میزبان

رای تو عقل را بسر انگشت رهنمای

در طاعت تو دهر بخدمت غلام خوی

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۱ - در مدح قوام الدین صاعد

 

آن زلف نگر بدان پریشانی

وان روی نگر بدان درخشانی

زلفی که چو گرد گل برافشاند

تو دست زجان و دل برافشانی

روئی که کراکند که از دورش

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۲ - در وصف بهار و مدح نظام الدین بوالعلای صاعد برادر رکن الدین

 

اینک نوبهار آورد بیرون لشگری

هر یکی چو ن نو عروسی درد گرگونزیوری

گر تماشا میکنی برخیز کاندر باغ هست

باد چون مشاطه و باغ چون لعبت گری

از هر آنجانب که روی آری ز بس نقش بدیع

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - در مدح رکن الدین مسعود نورالله قبره

 

بس خرم و فرخست این اضحی

بر حاکم شرع و خواجه دنیی

صدر همه شرق رکن دین مسعود

آن بحر سخا و عالم معنی

حری که سخا ببحر می گوید

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۴ - در مدح رکن الدین مسعود

 

زهی اخلاق تو محمود همچون عقل و دانائی

زهی ایام تو مشکور همچون عهد برنائی

امام شرق رکن الدینکه سوی حضرتت دایم

خطاب انجم و چرخست مولانا و مولائی

اضافت با کف رادت ز گیتی گنج پردازی

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۵ - در وصف کاخ

 

ای حریم حرمت یزدانی

وی نهاد لطفت جسمانی

از نکوئی دوم فردوسی

وز بلندی شرف کیوانی

خوشتر از کارگه ار تنگی

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۶ - در مدح قوام الدین ابوالفتوح

 

ای که از لطف جهان جانی

فرخ آنکس که توأش جانانی

مجلس افروزنگاری تو ازان

چون گل و شمع و قدح خندانی

هیچ دانی بچه ماند رویت

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۳ - ابیاتی چند از قصیده که تمام آن یافت نشد

 

بلند همت و بسیار دان و اندک سال

جهان گشای و ممالک ستان و دنیا دار

پلنگ خاصیت و شیر زور و پیل افکن

همای سایه و طوطی حدیث و باز شکار

درشت ماشطه و نرم گوی و سخت کمان

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
 
۱
۵
۶
۷