گنجور

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۱ - فی‌الامثال والمواعظ، الفقر سواد الوجه والدُّنیا دارالزوال و تغیّرالاحوال و الانتقال

 

با سیه باش چونت نگزیرد

که سیه هیچ رنگ نپذیرد

با سیه روی خوشدلی بهم است

طرب‌انگیز سرخ روی کم است

تبش آتشی که دل جویست

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۲ - در بی‌نیازی از غیر خدای‌تعالی و دست در وی زدن از سر حقیقت

 

از من و از تو کارسازی را

بی‌زبانیست بی‌نیازی را

بی‌نیازیش را چه کفر و چه دین

بی‌زبانیش را چه شک چه یقین

بی‌نیازی نیاز جوی از تو

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۳ - اندر تضرّع و عجز

 

از تو زاری نکوست زور بدست

عور زنبور خانه شور بدست

زور بگذار و گِرد زاری گرد

تا ز فرق هوا برآری گرد

زانکه داند خدای از سر حدق

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۴ - حکایت

 

کرد روزی عمر به رهگذری

سوی جوقی ز کودکان نظری

همه مشغول گشته در بازی

کرده هریک همی سرافرازی

هریکی از پس مصارعتی

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۵ - اندر ذکر و یاد کردن

 

ذکر بر دوستان و کم سخنان

چه شماری بسان پیرزنان

جور با حکم او همه دادست

عمر بی‌یاد او همه بادست

آنک گریان ازوست خندان اوست

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۶ - حکایت

 

ثوری از بایزید بسطامی

از پی طاعت و نکونامی

کرد نیکو سؤالی و بگریست

گفت پیرا بگو که ظالم کیست

پیرِ وی مر ورا جواب بداد

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۷ - تمثیل

 

یاد دار این سخن از آن بیدار

مرد این راه حیدر کرّار

فَاعبُدِ الرّبَ فی‌الصّلوةِ تَراه

ور نباشی چنین تو وا غوثاه

آنچنانش پرست در کونین

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۸ - فی ذکر دارِالبقاء

 

اجل آمد کلیدخانهٔ راز

درِ دین بی‌اجل نگردد باز

تا بُوَد این جهان نباشد آن

تا تو باشی نباشدت یزدان

حقهٔ سر به مُهر دان جانت

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۹ - اندر وجود و عدم

 

جهد کن تا زنیست هست شوی

وز شراب خدای مست شوی

باشد آنرا که دین کند هستش

گوی و چوگان دهر در دستش

چون ازاین جرعه گشت جان تو مست

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۰ - اندر شُکر گوید

 

آدمی سوی حق همی پوید

آن نکوتر که شکر او گوید

اوست بی‌شکل و جسم و هفت و چهار

ایزد فرد و خالق جبّار

شکل و جسم و طبایع و تبدیل

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۱ - اندر شکر و شکایت

 

شاکر لطف و رحمتش دیندار

شاکی قهر و غیرتش کفّار

بینی آنگه که گیرد ایزد خشم

آنچه در چشمه باید اندر چشم

قهر و لطفش که در جهان نویست

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۲ - فی‌اطّلاعه علی ضمائرالعباد

 

دانش او رهی رعایت کن

بخشش او مهم کفایت کن

شرب یک یک ز خلق دانسته

دادن و ضدّ آن توانسته

اوست مر فطرت ترا فاطر

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۳ - اندر رزق گوید

 

جانور را چو خوانش پیش نهاد

خوردنی از خورنده بیش نهاد

همه را روح و روز و روزی از اوست

نیک‌بختی و نیک روزی از اوست

روزی هریکی پدید آورد

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۴ - تمثیل

 

زالکی کرد سر برون ز نهفت

کشتک خویش خشک دید و بگفت

کای هم آنِ نو و هم آنِ کُهن

رزق بر تست هرچه خواهی کن

علت رزق تو به خوب و به زشت

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۵ - حکایت مرغ با گبر

 

آن بنشنیده‌ای که بی‌نم ابر

مرغ روزی بیافت از درِ گبر

گبر را گفت پس مسلمانی

زین هنرپیشه‌ای سخن دانی

کز تو این مکرمت بنپذیرند

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۶ - تمثیل در بیداری

 

نه بپرسید کاهلی ز علی

چون شنید از زبان دل گسلی

که بگوی ای امیر جان افروز

که شب تیره به بود یا روز

مرتضی گفت بشنو ای سایل

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۷ - اندر حب و محبت

 

عاشقان سوی حضرتش سرمست

عقل در آستین و جان بر دست

تا چو سویش براقِ دل رانند

در رکابش همه برافشانند

جان و دل در رهش نثار کنند

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۸ - اندر تجرید گوید

 

هرکه خواهد ولایت تجرید

وآنکه جوید هدایت توحید

از درونش نماید آسایش

وز برونش نباشد آرایش

آن ستایش که از نمایش اوست

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۹ - فی سلوک طریق الآخرة

 

اینهمه علم جسم مختصر است

علم رفتن به راه حق دگرست

علم آن کش نظر ادقّ باشد

علم رفتن به راه حق باشد

سوی آنکس که عقل و دین دارد

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۰ - التمثیل لابن الغافل والاب العاقل

 

به پسر شیخ گوکانی گفت

که ترا بهر کارهای نهفت

اندرین کوچه خانه‌ای باید

گر کلیدان به چپ بود شاید

ساز پیرایه در ره تجرید

[...]

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۴
۲۲
sunny dark_mode