گنجور

 
۱
۲
۳
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

چندان که دلم پیش تو می سوزد بیش

جوز تو زیاده می شود بر دلاریش

آری چه عجب تو آتش و او هیمه

تا او نسوزد پیش تو افروزی بیش

۲ بیت
ابوالحسن فراهانی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۶

 

دارد به من اتحاد، یار از من بیش

او را بینم، آینه گر دارم پیش

برخاست دویی میان یار و دل ریش

خون است دلم چو غنچه در پنجه خویش

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۷

 

با آن که زدی بر جگرم صد جا نیش

وز درد، دلم را چو جگر کردی ریش

هرجور که آید از تو بر من، بحلی

آزرده مکن به عذرخواهی لب خویش

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۸

 

صبحم، نیم از شکفته طبعی درویش

دریایم و جلوه می‌دهم موج ز خویش

در بادیه سخن طرازی، نامم

افتاده ز همرهان چو منزل در پیش

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۹

 

از فیض جنون، عقل برد کار ز پیش

گو ضبط جنون کن خرد دوراندیش

نقصان جنون، آفت جان خردست

از روغن کم فتیله می‌سوزد بیش

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹

 

بس مرد که لاف می‌زد از مردی خویش

در پیره‌زنی دیدم ازو مردی بیش

ابنای زمانه دیدم اغلب هاتف

مردند ولی با لب و با سبلت و ریش

۲ بیت
هاتف اصفهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۸۹

 

سردار نهان و فاش نامی کم و بیش

مسرای ز هفتاد و دو ملت پس و پیش

...گنگی به زبان آر که خیر

خود راه برد به خانه صاحب خویش

۲ بیت
یغمای جندقی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۷

 

ای آن که دهی مایه کم و خواهش بیش

آن روز که وقت بازپرس آید پیش

بگذار مرا که من خیالی دارم

با حسرت عیشهای ناکرده خویش

۲ بیت
غالب دهلوی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵

 

دردا کآخر رقیب عدوان اندیش

بیگانه مرا فکند از دلبر خویش

آوخ که ندانستم و مردم به فراق

کز کشتن من چه کام دیدآن بدکیش

۲ بیت
صفایی جندقی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶

 

خیز ای نگار باده بیاور پیش

از شاه وشیخ وشحنه مکن تشویش

دردمرا به باده بکن درمان

مرهم مرا ز باده بنه بر ریش

شهد است اگر زجام تو نوشم سم

[...]

۸ بیت
بلند اقبال
 

نیر تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۵

 

ای برده قرار و صبر و تاب از دل ریش

لرزان بسر موی تو دلهای پریش

دادی سر زلفین مسلسل بر باد

صد خون خطا فکندی از گردن خویش

۲ بیت
نیر تبریزی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۹

 

مائیم قلندران وارسته ز خویش

بیگانه ز خلق و بی‌نیاز از کم و بیش

جوئی چو نشان ما بملک و ملکوت

گردید نشان به بی‌نشان درویش

۲ بیت
صفی علیشاه
 
 
۱
۲
۳
 
تعداد کل نتایج: ۵۲