گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۳ - بازگشتن کبک خرامان از کوه، و شتر پرنده را بر جناح رفتن، رشته دراز دادن، و کبوتر دیوانه را پر کم گذاشتن

 

چون بر سر چرخ لاجوردی

خورشید نهاد رو به زردی

معشوقهٔ آفتاب پایه

برداشت ز فرق دوست سایه

بر عزم شدن ز جای بر خاست

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۴ - گریستن لیلی در هوای آشنا، و موج درونه را بدین غزل آبدار بر روی آب آوردن

 

بازم غم عشق در سر افتاد

بنیاد صبوریم بر افتاد

باز این دل خسته درد نو کرد

خود را به وبال من گرو کرد

بازم هوسی گرفت دامن

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۵ - حاضر شدن مجنون غایب، در غیبت لیلی، و به حضور خیال، از خیال به حضور باز آمدن، و سرود حسرت گفتن، و دست بر دست زدن

 

گوینده چنین فگند بنیاد

کان لحظه کزان غریب ناشاد

معشوق عزیز، روی بنهفت

آن کشته به خواب بی خودی خفت

از زندگیش نبود اساسی

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۶ - آه کردن مجنون از درونهٔ پرسوز، و این غزل دود اندود، از دودکش دهان، بیرون دادن

 

ما هیچ کسان کوی یاریم

ما سوختگان خام کاریم

چو گل ز خوشی به خنده کوشیم

هر چند لباس ژنده پوشیم

با شیر و گوزن هم عنانیم

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۸ - صفت برگ ریز، و دوا دو باد خزان، واز آسیب صدمات حوادث، سر نهادن سرو لیلی در خاک، و بی بالش ماندن

 

آمد چو خزان به غارت باغ

بنشست به جای بلبلان زاغ

هر غنچه که جلوه‌کرد گستاخ

در ریختن آمد از سر شاخ

ریزان گل و لاله، شست در شست

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode