سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۶
ای راه ترا دلیل دردی
فردی تو و آشنات فردی
از دام تو دانهای و مرغی
در جام تو قطرهای و مردی
بی روی تو روح چیست بادی
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۴۰ - ای راه ترا دلیل مردی
ای مرز ترا دریده مردی
زان مرد بتو رسیده دردی
بر نیز گهت نهاده سرخی
وز نانگهت کشیده زردی
آن ایر که رایگان بخوری
[...]
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۱۴ - ۳۵ - النوبة الثالثة
ای راه ترا دلیل دردی
فردی تو و آشنات فردی
از جام تو دانهء و عصری
وز جام تو قطرهء و مردی!
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۱۷ - ۳۶ - النوبة الثالثة
ای راه ترا دلیل دردی
فردی تو و آشنات فردی
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۵۶ - ۴۸ - النوبة الثالثة
ای راه ترا دلیل دردی
فردی تو و آشنات فردی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۴ - مصاف کردن نوفل بار دوم
میساخت چو اژدها نبردی
زخمی و دمی، دمی و مردی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۵ - رهانیدن مجنون آهوان را
گر خود به مثَل چو شمع مردی
پهلو به سوی زمین نبردی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - سخن گفتن مجنون با زاغ
شبگیر که چرخ لاجوردی
آراست کبودیی به زردی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۷ - بردن پیرزن مجنون را در خرگاه لیلی
لیلی گفتی و سنگ خَوردی
در خوردن سنگ رقص کردی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی
سوگند نگر چه راست خوردی!
پیوند نگر چه راست کردی!
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی
کان وعده که پی در او فشردی
عمرم شد و هم به سر نبردی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۱ - وداع کردن پدر مجنون را
همپایهٔ آن سران نگردی
الا به طریق نیکمردی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۳ - انس مجنون با وحوش و سباع
یک ذره از آن نواله خَوردی
باقی به ددان حواله کردی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون
نه مرد منی اگرچه مردی
کز صد غم من یکی نخوردی
سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند
ای دل نه هزار عهد کردی؟
کاندر طلب هوا نگردی؟
کس را چه گنه؟ تو خویشتن را
بر تیغ زدی و زخم خُوردی
دیدی که چگونه حاصل آمد
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۰ - عزیمت دوستان جانی سوی مجنون، و او را از دیو لاخ کوه، به افسون، در حلقهٔ مردمان در آوردن، و سایه گرفتن آواز درختان سایهدار، و چون باد سوی باغ دویدن، و آهنگ مرغان باغ کردن، و با بلبل گلبانگ زدن
او بود و غمی و باد سردی
کز دور پدید گشت گردی
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۳ - بازگشتن کبک خرامان از کوه، و شتر پرنده را بر جناح رفتن، رشته دراز دادن، و کبوتر دیوانه را پر کم گذاشتن
چون بر سر چرخ لاجوردی
خورشید نهاد رو به زردی
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۸ - صفت برگ ریز، و دوا دو باد خزان، واز آسیب صدمات حوادث، سر نهادن سرو لیلی در خاک، و بی بالش ماندن
تیمار مرا که پی فشردی
زحمت ز قیاس بیش بردی