نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۸ - دیدن مادر مجنون را
چون رشتهٔ جان شو از گره پاک
چون رشتهٔ تب مشو گره ناک
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۰ - خواندن لیلی مجنون را
تا عاقبتش فتاده بر خاک
در دامن کوه یافت غمناک
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون
در عالم عشق گشته چالاک
در خواندن شعرها هوسناک
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون
افتاد سلام را کزان خاک
آید به سلام آن هوسناک
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی
بر فرق چمن کلالهٔ خاک
پیچیده شود چو مار ضحاک
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی
بسپرد به خاک و نامدش باک
کهآسایش خاک هست در خاک
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۵ - وفات مجنون بر روضه لیلی
از زلزلههای دور افلاک
شد ریخته و فشانده بر خاک
عطار » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳
کی باشد ازین نشیب نمناک
دل خیمهٔ جان زند برافلاک
بستاند عقل جوهر از جان
بفشاند روح دامن از خاک
وین خیمهٔ چار طاق ایوان
[...]
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات
ای مسند تو ورای افلاک
قدر تو و خاک توده، خاشاک
طغرای جلال تو لعمرک
منشور ولایت تو لولاک
نه حقه و هفت مهره پیشت
[...]
سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند
ای بر تو قبای حسن چالاک
صد پیرهن از محبتت چاک
پیشت به تواضعست گویی
افتادن آفتاب بر خاک
ما خاک شویم و هم نگردد
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲ - مناجات در حضرت واهب منی و نجات
با این همه گر پذیری این خاک
نقصان چه بود به عالم پاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۴ - در طیران آن سیمرغ قاف قران سوی سواد ما زاغ با طاوس سدره یمد لله ظلها علینا
با بخشش پاک بندهٔ پاک
آمد سوی بنده خانهٔ خاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۸ - راه نمودن فرزند، قره العین عین الدین خضر را، که از ظلمات دنیا سوی روشنایی گراید، رواه الله من عین الحیوة عمره، کالخضر، بصحه الذات
دانی که بخاطر هوسناک
هر کس نرسد به عالم پاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۱ - پرده برداشتن دمهای سرد از روی لیلی، و دیدن مادر پژمردگی آن گل، و شمهای ازان پرده دریدگی در دماغ پدرش دمیدن، و روان کردن پیر، آب از دو دیده، و لیلی را، چون ریحان سفالین، در گوشهٔ محنت، پای در گل کردن
با این تن پاک و گوهر پاک
آلوده چرا شوی بهر خاک؟
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۲ - خراب شدن مجنون به اول دور عشق، و از مستی، در پایهاء کو افتادن، و خبر یافتن پدر، وسوی آن بی خبر دویدن، و از آب دیده و باد سینه سلسله در پای مجنون کردن، و زنجیر کشانش پیش مادر آوردن
بیرون شد و کرد پیرهن چاک
و افگند به تارک از زمین خاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۸ - نامه نبشتن، لیلی، از دودهای دل، سوی مجنون، و ماجرای دل دزدیده، بران آشنا، عرضه کردن
چونست سرت به بالش خاک؟
خون از رخ تو که میکند پاک؟
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۰ - عزیمت دوستان جانی سوی مجنون، و او را از دیو لاخ کوه، به افسون، در حلقهٔ مردمان در آوردن، و سایه گرفتن آواز درختان سایهدار، و چون باد سوی باغ دویدن، و آهنگ مرغان باغ کردن، و با بلبل گلبانگ زدن
هر گل که شگفته دید بر خاک
کرد از غم دوست پیرهن چاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۰ - عزیمت دوستان جانی سوی مجنون، و او را از دیو لاخ کوه، به افسون، در حلقهٔ مردمان در آوردن، و سایه گرفتن آواز درختان سایهدار، و چون باد سوی باغ دویدن، و آهنگ مرغان باغ کردن، و با بلبل گلبانگ زدن
آهو که خورد به دشت خاشاک
باشد چو خانه نزد او خاک