جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - گذاشتن مجنون ناقه بچه دار را که در وقت استغراق وی در محبت لیلی به سوی بچه خود باز می گشت و از لیلی دور می انداخت
گر روی به مقصد من آرد
بی مقصد خویش جان سپارد
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دیده نوفل مجنون را در بادیه و بر وی ترحم کردن و وی را وعده دادن که لیلی را برای وی خواستگاری کند و ابا کردن پدر لیلی
تا پی به دیار لیلی آرد
پیش پدرش سخن گزارد
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دیده نوفل مجنون را در بادیه و بر وی ترحم کردن و وی را وعده دادن که لیلی را برای وی خواستگاری کند و ابا کردن پدر لیلی
حرفی که نه دانشش نگارد
در نامه سیاه رویی آرد
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - شنیدن خلیفه آوازه مجنون را در عشقبازی و شعرپردازی و طلب داشتن وی
بردن سوی دوست گر نیارد
باری به سگان او سپارد
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - شنیدن خلیفه آوازه مجنون را در عشقبازی و شعرپردازی و طلب داشتن وی
کو همت خود به آن گمارد
تا لیلی را پدر بیارد
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۴ - بیمار شدن لیلی از خبر وفات مجنون و نصیحت کردن دوستان مر او را و جواب دادن وی مر ایشان را
این مهر و وفا چه سود دارد
وین محنت تو چه راحت آرد
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۸ - در ختم کتاب و خاتمه خطاب
گل را به نشاط خنده آرد
از دیده ابر اشک بارد
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم
خاقانی را مپرس کز غم
ایام چگونه میگذارد
جو جو ستد آنچه دادش ایام
خرمن خرمن همی سپارد
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - تبع ترجیع بند شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی مذیل به مدح ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان بن بیرام خان گفته شده
تا کی مژهام ورق نگارد
لب قصه به خون دل برآرد
دایم سر ناخنم پر از خونست
کز صفحه سینه خط شمارد
این نقش و نگار را کسی چند
[...]
فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسنخان شاملو
چون دل به علاج درگمارد
آید قدم و فغان برآرد
فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسنخان شاملو
نازک رقمی که او نگارد
چون نخل بلا شکر برآرد
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۳۹ - صفت تیرگر
در دل از بس که شوق دارد
در شاخ چو برگ پر بر آرد
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲
گر کار بکشته ندارد
گو ابر بجز شرر نبارد
منعش مکنید از آتش عشق
گر سوختهای فغان برآرد
یکدم نشود کسی که سوزی
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۱ - مثنوی تذکرهٔ العاشقین
کز ذوق سماع، پر برآرد
این کهنه قفس بجا گذارد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۷ - حسینی هروی نَوَّرَ اللّهُ مَرقَدَهُ
اول قدمی که عشق دارد
ابری است که جمله کفر بارد