گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶

 

جامی ز حباب پر کن از آب

جام می ما به ذوق دریاب

در بحر درآ که عین مائی

با ما بنشین خوشی درین آب

مه روشن از آفتاب باشد

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴

 

موج است و حباب هر دو یک آب

با ما بنشین و آب دریاب

روشن بنگر که آفتاب است

آن نور که خوانیش به مهتاب

رندانه روان رَوم به هر در

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵

 

موجیم و حباب هر دو یک آب

آبست حجاب آب دریاب

آنها که به چشم عقل بینند

بینند خیال غیر در خواب

عقل ارچه چراغ بر فروزد

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۶

 

ای روی تو اختر جهان تاب

شد تیره شبم ز هجر دریاب

من تاب نیارم از تو توبه

من تاب من الحبیب ما طاب

عمری ست که بر در توام من

[...]

جامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode