گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۷ - بسحق شیرازی

 

خور در رواق ازرق چون رو نهد به زردی

یاد آیدم مزعفر در صحن لاجوردی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۸ - بهائی عاملی طاب ثراه

 

در راه عشق اگر سر بر جای پا نهادیم

بر ما مگیر نکته ما را ز دست مگذار

ما عاشقان مستیم سر را ز پا ندانیم

این نکته‌ها بگیرید بر مردمان هشیار

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۱ - ثابت بدخشانی

 

با آنکه یک حقیقت دارد تمام عالم

برپا نموده هر کس هنگامهٔ جدایی

خوش کرده‌ایم جایی در گوشهٔ خرابات

زاهد به اهل مسجد از ما رسان دعایی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۳ - جمالی دهلوی

 

ما را ز خاک کویت پیراهنی است برتن

آن هم ز آب دیده، صد چاک تا به دامن

ویرانه دلم را گنجی است یاد رویت

در وی خیال زلفت چون مار کرده مسکن

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

قانع مباش ای دل با حرف قیل و قالی

دردی طلب ز مردان با ذوق و کشف حالی

رندان و پاکبازان این شیوه نیک دانند

تو نام و ننگ داری محروم ازین وصالی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۸۵ - شمس الدین کرمانی علیه الرّحمة

 

ای جانِ جانِ جان‌ها جان را به لطف جان ده

آنی که آن آنی دل را به رحمت آن ده

درد کمم فزون کن جانم ز عشق خون کن

هجرم ز دل برون کن در وصل خود امان ده

تو مالک جهانی مولای انس و جانی

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۰ - عراقی همدانی قُدِّسَ سِرُّه

 

با عاشقانِ شیدا سلطان کجا برآید

در پیش آشنایان بیگانه‌ای چه سنجد

از صد هزار خرمن یکدانه است عالم

با صد هزار عالم پس دانه‌ای چه سنجد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

ترسم که هیچ عاشق پایان ره نداند

و آن ماه روی ما را رخ در حجاب مانده

در بحر عشق دُرّی است از چشمِ غیر پنهان

ما جمله غرق گشته و آن درّ، درآب مانده

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

ای مدعی کجایی تا ملک ما ببینی

کز هرچه بود درمان درد است یار ما را

درمانش مخلصان را دردش شکستگان را

شادیش طالبان را غم یادگار ما را

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

این پرده از نهادت بردار همچو مردان

در پرده درنیایی تا پرده در نگردی

درمان عشق جانان هم درد اوست دایم

درمان مجوی دل را گر زنده جان به دردی

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۲