گنجور

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۶۱ - سیلاب اشک

 

ای دل! بیا که ناله و آه و فغان کنیم

سیلاب اشک، از مژه بر رخ روان کنیم

گاهی زنیم بر سر و،گه جامه بردریم

گه آشکار گریه و، گاهی نهان کنیم

یاد آوریم واقعهٔ دشت کربلا

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۶۲ - صدف دیده

 

در خانه ای که بزم مصیبت بپا شود

دولت نصیب صاحب بزم عزا شود

هر مرد و زن که گریه کند در غم حسین

فارغ ز هول پرسش روز جزا شود

هر قطره اشک، کز صدف دیده ای چکد

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۶۶ - عزای سبط نبی

 

ظلمی که بر حسین علی شد به کربلا

کس در جهان ندیده چنین ظلمی برملا

تنها همین نه مردم ایران بپا کنند

بزم عزای سبط نبی را به خانه ها

در هند و، سند و، بلخ و، بخارا و، زنگ و، روم

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۷۰ - بادهٔ عشق

 

ای کشته ای که کعبهٔ عشق است کوی تو!

روی تمام عالمیان است سوی تو

ما را شراب کوثر و تنسیم گو مباش

چون خورده ایم بادهٔ عشق از سبوی تو

آب حیات و کوثر و تنسیم و سلسبیل

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۹۹ - درد اشتیاق

 

بابا کجایی از چه نیایی به دیدنم

کز درد اشتیاق تو کاهیده شد تنم

از کربلا به شام، بیا و نظاره کن

کنج خرابه، منزلم و خاک مسکنم

بذر محبت تو به دل کاشتم دریغ

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۱ - آتش فراق

 

تا سایهٔ مبارک تو بود بر سرم

فرخنده بود طالع و، رخشنده اخترم

تا آفتاب روی توام رفت از نظر

روزم چو شام تار شد و تیره معجرم

من روز و شب دلم به تو خوش بود حالیا

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۶ - ارض کربلا

 

ای ارض کربلا تو محل بلاستی!

موسوم از این سبب تو به کرب و بلا ستی

مدفون به تربت تو بود گوشوار عرش

برتر هزار بار، ز عرش علاستی

ای خاک از آنکه مدفن سبط پیمبری

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۸ - خون جای اشک

 

یارب! به خون پاک شهیدان کربلا

یارب! به قرب و منزلت و شان کربلا

یارب! به خون فرق علی اکبر رشید

یارب! به خون دیدهٔ لیلای ناامید

یارب! به تشنه کامی عباس نامدار

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ - شانزده بند عاشورایی

 

سر زد ز چرخ، باز هلال محرما

پر شد جهان، ز ولوله و شور ماتما

هر گوشه، گشت باز لوای عزا بپا

شد سینه ها پر انده و، دل ها پر از غما

شد شورشی چو روز قیامت، بپا به دهر

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۲ - دوازده بند ولایی و عاشورایی

 

تا کی فلک؟ به آل پیمبر جفا کنی

ظلم و ستم به عترت خیرالوری کنی

گه بشکنی ز کین، در دندان مصطفی

پر خون چرا دهان رسول خدا کنی

گاهی لگد به پهلوی زهرا زدی ز کین

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۳ - هفت بند نینوایی

 

ای تشنه لب که کشتهٔ راه خدا تویی

لب تشنه سر بریده از قفا تویی

هم بر حسن برادر و هم سبط مصطفی

هم یادگار فاطمه و مرتضی تویی

لب تشنه جان سپردی و آبت کسی نداد

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۲ - رحمت پروردگار

 

ساقی بیار باده که چون نیک بنگری

دنیا و هر چه هست در او اعتبار نیست

ما مست جام بادهٔ عشق و محبتیم

ما را شراب و کوثر و جنت به کار نیست

بر در گه خدای جهان آفرین کسی

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۵ - آرزوی وصل

 

راهی ست پر خطر ره عشق تو ای نگار!

کس بی خطر، به منزل از این رهگذر نرفت

در آرزوی وصل تو روزم به شب رسید

عمرم سر آمد و شب هجرت به سر نرفت

رفت آن چه بود در نظرم جلوه گر ولی

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۹ - دل بی قرار

 

شیرین عذار یار من، آن سرو خوش خرام

دیشب کناره کرد به خشم از کنار من

غافل نبودم ار چه من از عشوه بازیش

آخر نمود عشوهٔ سختی به کار من

تنها همین نه از برم آن بی وفا برفت

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۱۲ - تاب عشق

 

افتاده است از نظرم ماه و آفتاب

تا چشم بر جمال تو مه رو گشوده ام

رخسار آتشین تو تا دیده ام به چشم

همچون سپند بر سر آتش غنوده ام

تب خال تب عشق تو مانده است بر لبم

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۳۹ - هشیار باش

 

این چند روز عمر، که هستی تو در جهان

هشیار باش، تا ندهی نام خود بباد

فردا کز این جهان، به جهلن دگر روی

کاری بکن که خلق، به خیرت کنند یاد

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۲ - حال خویش

 

گر مردگان ز زیر لحد سر بر آوردند

معلوم زندگان شود احوال حول قبر

شاید به حال خویش بگریند زار زار

بر زندگی خود نکنند از هراس صبر

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۷ - ایام شاعری

 

منت خدای را که در ایام شاعری

مدح کسی نگفته و نگرفته ام صله

نه زیر منت کسم و، نه مرا بود

از هیچ کس شکایت و از هیچ کس گله

لب را به هجو کس، نگشودم به هیچ گاه

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۵۵ - عمر هزار ساله

 

گیرم هزار سال، کنی عمر و زندگی

ور فی المثل شوی ملک غرب تا به شرق

غره به خود مشو، که به یک چشم هم زدن

عمر هزار سالهٔ تو بگذرد چو برق

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۵۹ - کی دهد فروغ؟

 

شخصی به طعنه گفت که اشعار شاعران

نیمیش راست باشد و نیم دگر دروغ

هر چند راست گفت و لیکن چراغ را

تا روغنی در او نکنی کی دهد فروغ؟

ترکی شیرازی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode