گنجور

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مثنویات

 

بینش یعقوب ز حرمان بشوی

کو دلش از ما بتو آورد روی

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مثنویات

 

شاهد حالی است که آن رنگ وبوی

در چمن ماست نه در باغ اوی

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۷ - معراج

 

با نفس گرم بجوش وبگوی

خیز که ایزد کندت جستجوی

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۷ - معراج

 

گرچه مرا جیش بود معنوی

تب کند از علت چابک روی

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - نعت حق سبحانه تعالی

 

از لبت آلایش تلخی بشوی

وانگه از او شهد تبسم بجوی

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - مقام سخن

 

آب و هوای چمن معنوی

شاهد جان در حرمش منزوی

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۴ - داستان رابعه

 

همنفسی کرد ز وی جستجوی

کین همه زاری زچه داری بگوی

عرفی
 

میرداماد » دیوان اشراق » مشرق‌الانوار » بخش ۵ - درنعت رسول اکرم (ص)

 

شاه رسل خواجه این چارسوی

ساخته از خاک قدم آبروی

میرداماد
 

سعیدا » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

این همه ظلمت به من آورده روی

غیر تو کس نیست مرا چاره جوی

سعیدا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » زهره و منوچهر » بخش ۱

 

تازه گُلِ آتَشیِ مُشک بوی

شُسته ز شبنم به چمن دست و روی

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - شاه لئیم

 

خلق رسیدند و برآشفت کوی

هان به خداوند خود از من بگوی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - جو یک مثقالی

 

شد به نشانیش غلامی به کوی

یافت یکی مرد ظریف دو موی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - جو یک مثقالی

 

هست زنش بی‌مزه و یاوه گوی

شوخگن و بی‌ادب و زشت‌خوی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » چهار خطابه » خطابهٔ دوم

 

یافت ز فردوسی شهنامه گوی

شاعری و شعر و زبان آبروی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » چهار خطابه » خطابهٔ دوم

 

شعر دری گشت ز من نامجوی

یافت ز نو شاعر و شعر آبروی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » چهار خطابه » خطابهٔ چهارم

 

هست امیدم که شه پهلوی

زنده کند عهد شه غزنوی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » چهار خطابه » خطابهٔ چهارم

 

جانب این بنده نمایند روی

نعش کش وگورکن و مرده‌شوی

ملک‌الشعرا بهار
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - نسخه کیمیا

 

دهر کهن یافته از او نوی

بندهٔ درویشی او خسروی

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱ - گل و خار

 

نیست چو عاشق چه کنی حسن روی

با که دهی عرضه همی رنگ و بوی

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode