گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۵ - عشق

 

خرقهٔ آلوده ز صدق است دور

هیزم تر دود برارد نه نور

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۵ - عشق

 

سوخته را دل بود از صبر دور

آتش سوزنده نباشد صبور

امیرخسرو دهلوی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - فی التوحید و المعرفه

 

بی می و مطرب همگی در سرور

بی رخ شاهد همه دم در حضور

ابن یمین
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۱۰ - نامه سیم

 

دلبر ازو غافل و او بی حضور

سینه تفتان به مثال تنور

صوفی محمد هروی
 

جامی » هفت اورنگ » تحفة‌الاحرار » بخش ۶۲ - ختم خطاب و خاتمه کتاب

 

راست چمن هاست در آنجا سطور

پر گل شادی و نهال سرور

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » تحفة‌الاحرار » بخش ۶۲ - ختم خطاب و خاتمه کتاب

 

ظلمت کلک وی ازین حرف نور

دار چو انگشت بداندیش دور

جامی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۴ - حکایت

 

چند توان بود به دوری صبور

دیده بر افروز به نور حضور

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۶ - حکایت

 

سرمه نرم است پی دیده نور

چونکه درشت است کند دیده کور

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۷ - حکایت

 

خواجه که پر گشته ز باد غرور

خم نکند پشت تواضع به زور

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

مخور بسیار چون کرمان بی زور

به کم خوردن کمر بربند چون مور

شیخ بهایی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۹ - درصفت آفرینش

 

پایه ایوان تو معراج طور

سایه تو گوهر دریای نور

عرفی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode