صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۱۰ - الولایه الکبری
بود البته بر ظل اقرب از وی
که ظل بی او بود نابود و لاشیئ
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۳ - نصیحت سقراط سلطان را
بدان جاه و جلال و پادشاهی
نظر ننمود از بیاعتنایی
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۴ - در بیوفایی زن و فرزند
غضب آلوده شد شاپور بر وی
بدان بیمهر نارعنا بزد هی
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱۳ - وفات اسکندر
کسی چون گشت پیدا تا برد وی
به سر دست بیرون ماندنم پی
غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱
سفالین خُمُّ و در وی لعلگون می
کبدر فی الدجی والشّمس فی فِی
زجاجی جام بین کز عهد جمشید
گذر ننموده سنگ فتنه بر وی
نشاید فرق کرد از غایت لطف
[...]
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۰ - جواب
ز هر راهی که خواهد گو کند طی
که باید علم را شد وارد حی
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۰ - جواب
نداند گر الف زو پرسی از بی
چه داند انکشاف علم محیی
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب
ولایات شموسی را صف حی
بود در پیش و اقماریست از پی
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۲ - فی المناجات
بود در استخوان و در رگ و پی
رگ و استخوان و پی مینا و اومی
ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - حسبحال آذربایجان و خراسان هنگام تعدیات و بمباردمان سپاهیان روس تزاری
که ماهم بر علی فرزند موسی
عزا داریم در دربار اعلی
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - شادروان شاپور
گهی نو شد قدح، گاهی دهد می
شود او از قدح مست و من از وی
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - طلیعه روزنامه نیم رسمی آفتاب
ز یاران وطن دارم تمنی
که بی ضنت بعون الله تعالی
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۹۲ - سبوی خانقاهان خالی از می
سبوی خانقاهان خالی از می
کند مکتب ره طی کرده را طی
ز بزم شاعران افسرده رفتم
نواها مرده بیرون افتد از نی