گنجور

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۱۰) حکایت در اهل دوزخ

 

چنین نقلست ازان قوم جگر سوز

که می‌گریند این مدّت شب و روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

بآخر دختر عاشق در آن سوز

بزاری شعر می‌گفتی شب و روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

چه می‌خواهی ز من با این همه سوز

که نه شب بوده‌ام بی سوز نه روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

بدین زاری بدین درد و بدین سوز

که هرگز در جهان بودست یک روز!

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

نگه کردند بر دیوار آن روز

نوشته بود این شعر جگر سوز:

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۱) حکایت افلاطون و اسکندر

 

چو قشر بیضه و موی سر امروز

ز جهدت کیمیائی گشت مکنوز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۱) حکایت افلاطون و اسکندر

 

اگر تو کیمیای عالم افروز

نمی‌دانی، ز افلاطون درآموز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۷) حکایت اعرابی در حضرت نبوّت

 

که این مادر بدین دو بچّه امروز

کزو گشتید جمله شفقت آموز

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۵ - گفتار بلبل با گل و غنیمت دانستن وصال

 

غنیمت دان شبی با یار تا روز

به هم گفتن بسی اسرار جان سوز

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۲۶ - حکایت

 

پسر را گفت تا گردی تو پیروز

اگر دانا دلی پندی بیاموز

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۳۴ - نصیحت پذیرفتن موش خوار

 

ز قهرش دیدهٔ پر فتنه بر دوز

چو باد انش به بی خوابی بیاموز

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۳۴ - نصیحت پذیرفتن موش خوار

 

چراغ دل ز شمع جان برافروز

اصول علم استادان بیاموز

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه فی نعت رسول الله صلی الله علیه و سلم

 

بصد الحان خوش داود جان سوز

زبور عشق تو خوانده شب و روز

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقاله الخامسه

 

ز نور عشق شمع جان برافروز

زبور عشق از جانان درآموز

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل

 

ز بیهوشی چنان گشتند دل سوز

که نامد یادشان از قوت چل روز

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

به جنگ خلق خورشید جهان‌سوز

نهد بر گوش اسب این نیزه هر روز

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل

 

برو دل جمع دار ای دوست امروز

که تا فردا نمانی در تف و سوز

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل

 

چنین گفتست شیخ مهنه یک روز

که یک تن بین جهان و دیده بر دوز

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱ - المقاله الثانی عشر

 

ز سر در ابجد معنی درآموز

ز نور شرع شمع دل برافروز

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

فلک نطع و زمین ریگ است هر روز

برآرد تیغ خورشید جهان سوز

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۷
sunny dark_mode