گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٨ - در پند و اندرز

 

ز انتظار ار چه باشدش سوزی

سهل باشد که عاقبت روزی

ابن یمین
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۲۵ - در تحقیق رزق

 

مکن از بهر خوردن خلق‌سوزی

که با روز تو خواهد بود روزی

شیخ محمود شبستری
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۹ - آگاهی فغفور شاه از حال جمشید

 

سر زلف سیه در عود سوزی

نسیم صبح در مجمر فروزی

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۰۷ - تدبیر جمشید و خورشید برای عزیمت به چین

 

به هر جانب چو لاله دلفروزی

همی افروخت مشکین عود سوزی

سلمان ساوجی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۲ - رفتن شمع در فانوس

 

مرا از وصل او گر، دیده دوزی

چو من یارب بداغ دل بسوزی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۰ - بیمار شدن شمع و شکایت کردن از فلک

 

بسوزی هر که را رخ برفروزی

نیفروزی چراغی تا نسوزی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۳ - نصیحت کردن کافور شمع را

 

تو در حسن آفتاب دلفروزی

به مهر ذره یی تا چند سوزی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۳ - نصیحت کردن کافور شمع را

 

تو گر از داغ دل آتش فروزی

نه تنها خود که ما را نیز سوزی

اهلی شیرازی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت اول

 

آن که دانش نباشدش روزی

ننگش آید ز دانش آموزی

شیخ بهایی
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۸ - جمع آمدن میمونان که از دریاچۀ طور بگذرند

 

ز جا جستم چ و شیری کینه توزی

به ذوق سیر کوه قاف روزی

ملا مسیح
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - در تعریف قصاب پسر گوید

 

نمی بینم از آن مه دلفروزی

کنم بهر تفاؤل شانه سوزی

سیدای نسفی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

کنیزان سیه چون کینه توزی

به کف هر یک گرفته نیم سوزی

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

چنان بر فرق او زد نیم سوزی

که مسکین را نه پک ماند و نه پوزی

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

کشید از زیر دامن نیم سوزی

نصیب خصم باد این گونه روزی

یغمای جندقی
 

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۵۶ - ز من با شاعر رنگین بیان گوی

 

ز من با شاعر رنگین بیان گوی

چه سود از سوز اگر چون لاله سوزی

نه خود را می گدازی ز آتش خویش

نه شام دردمندی بر فروزی

اقبال لاهوری
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تضمین قطعهٔ سعدی

 

شبی در محفلی با آه و سوزی

شنیدستم که مرد پاره‌دوزی

چنین می گفت با پیر عجوزی

گلی خوش بوی در حمام روزی

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode